این صعود قابلتوجه، نه به دلیل یک رویداد فیزیکی در تولید یا مصرف، بلکه ناشی از یک تحول ژئوپلیتیک مهم بود: توافق تجاری تازه میان ایالاتمتحده و چین؛ دو ابرمصرفکننده نفتخام جهان. در جهانی که اقتصاد و سیاست درهم تنیدهاند، یک گام بهسوی صلح تجاری، میتواند بهمعنای جهشی در انتظارات تقاضا برای انرژی باشد. اینبار هم، بازار چنین واکنشی نشانداد. تا لحظه تنظیم این خبر و به گزارش تارنمای tradingeconomics.com قیمت معاملات آتی نفتبرنت با جهشی ۳درصدی به بالای ۶۵ دلار رسید و شاخص WTI آمریکا نیز بیش از ۳درصد افزایش داشت و ۶۳ دلار در هر بشکه معامله شد، اما آیا این افزایش پایدار است؟ یا بازهم عوامل کاهنده مانند افزایش تولید اوپکپلاس یا احتمال بازگشت نفت ایران به بازار، میتواند مانع از صعود ادامهدار قیمتها شود؟ در ادامه، نگاهی دقیقتر به عناصر این معادله خواهیمداشت.
کاهش تعرفهها
بر اساس توافق جدید، ایالاتمتحده تعرفه بر کالاهای چینی را از ۱۴۵درصد به ۳۰درصد کاهش داده و در مقابل، چین نیز تعرفههای وارداتی از آمریکا را از ۱۲۵ به ۱۰درصد رساندهاست. این کاهشها به مدت ۹۰ روز اجرایی خواهد بود و بهعنوان «فرصتی برای تنفس» در جنگ تجاری دو کشور تلقی میشود. در بیانیه مشترک دو کشور که پس از مذاکرات در ژنو منتشر شد، این تصمیم بهعنوان گامی اعتمادساز توصیف شدهاست. اهمیت این توافق آنجاست که ایالاتمتحده و چین به تنهایی بیش از یکسوم مصرف جهانی نفت را به خود اختصاص دادهاند. در دو سالگذشته، جنگ تعرفهای میان این دو کشور نهتنها زنجیره تامین جهانی را دچار اختلال کرده، بلکه باعث کاهش چشمگیر سطح مبادلات و رشد اقتصادی شده بود. حال، اگر این آتشبس تجاری به آرامشی پایدار منجر شود، میتوان انتظار داشت که صنایع، حملونقل و تولید در دو کشور بار دیگر با سرعت بیشتری فعالیت کنند و این یعنی مصرف بیشتر انرژی، به ویژه نفت.
امیدوار، اما محتاط
بازارهای نفت واکنش فوری و مثبتی به تحولات جاری نشاندادند. نه فقط بهخاطر کاهش تعرفهها، بلکه بهواسطه این امید که این توافق میتواند نخستین گام از زنجیرهای از توافقهایی باشد که اقتصاد جهانی را از سایه رکود دور کند.
به گفته «توشیتاکا تازاوا»، تحلیلگر موسسه «فوجیتومی سکیوریتیز»، امید به احیای تقاضا، نیرویمحرکه قیمتها در روزهای اخیر بودهاست. او تاکید میکند که توافق تجاری، دستکم در کوتاهمدت، توانسته ابرهای تیره رکود جهانی را کنار بزند و چشمانداز روشنتری برای مصرف نفت ترسیم کند، اما در دل این خوشبینی، سرمایهگذاران با دقت به متغیرهای دیگر نیز چشم دوختهاند؛ ازجمله تصمیم اوپکپلاس برای افزایش تولید و روند مذاکرات هستهای ایران و آمریکا.
اوپکپلاس؛ تعهد یا فشار؟
درحالیکه بازار نفت تحتتاثیر افزایش احتمالی تقاضا قرار دارد، از سوی دیگر عرضه نیز در حال صعود است. بر اساس برنامهای که از سوی اوپکپلاس اعلامشده، این گروه قصد دارد از ابتدای ژوئن، روند افزایش تولید خود را به میزان ۴۰۰هزار بشکه در روز بالا ببرد. این تصمیم، واکنشی به نگرانیها درباره تورم جهانی و قیمتهای بالای انرژی است که بسیاری از اقتصادهای درحالتوسعه را تحتفشار قراردادهاست. افزایش تولید میتواند تعادل عرضه و تقاضا را حفظ و از جهشهای شدید قیمتی جلوگیری کند، اما آیا اوپکپلاس واقعا به این افزایش پایبند خواهد ماند؟ دادههای میدانی رویترز نشان میدهد؛ تولید واقعی اوپک در ماه آوریل اندکی کاهشیافته که میتواند به دلایل فنی یا تعهدات داوطلبانه اعضا باشد، بنابراین بازار هنوز نسبت به تحقق کامل برنامه افزایش تولید تردید دارد.
احیای توافق هستهای؟
یکی دیگر از متغیرهای مهم بازار، احتمال احیای توافق هستهای ایران است. روز یکشنبه، مذاکرهکنندگان ایران و آمریکا در عمان دوری تازه از گفتوگوها را به پایان رساندند و مقامات آمریکایی از «پیشرفت نسبی» در مذاکرات سخن گفتهاند. اگر این گفتوگوها به توافقی منجر شود که تحریمهای نفتی ایران را کاهش دهد، بازار جهانی نفت با ورود روزانه حدود یکمیلیون و ۵۰۰هزار بشکه نفت ایرانی مواجه خواهدشد.
این عدد برای بازاری که به تعادل شکننده عرضه و تقاضا عادت کرده، قابلتوجه است. در صورت بازگشت کامل ایران به بازار، مازاد عرضه میتواند مجددا بر قیمتها فشار وارد کند؛ همانطور که در سالهای گذشته در دوره پس از برجام تجربه شد. در جبهه دیگر، آمارها نشان میدهد که تعداد دکلهای حفاری نفت و گاز در آمریکا به پایینترین سطح از ژانویه تاکنون رسیدهاند. به گزارش شرکت خدمات انرژی بیکر هیوز، کاهش تعداد دکلها نشانهای از افت تمایل به افزایش تولید در کوتاهمدت است. علت این کاهش، ترکیبی از قیمتهای نوسانی، فشارهای سرمایهگذاران برای سودآوری پایدار و البته نگرانی از آینده تقاضاست. اگر این روند ادامه یابد، ممکن است در میانمدت به محدودیت عرضه از سوی آمریکا بینجامد، که میتواند زمینه افزایش بیشتر قیمتها را فراهم کند.
تلاقی امید و واقعیت
بازار جهانی نفت، اکنون در نقطهای قرار دارد که نیروهای متضاد در آن کشمکش دارند. از یکسو، کاهش تعرفهها میان آمریکا و چین و کاهش فعالیت دکلهای حفاری در آمریکا، چشماندازی مثبت برای رشد قیمتها ایجادکردهاند، از سوی دیگر احتمال افزایش تولید اوپکپلاس و بازگشت نفت ایران، مانند ترمزی عمل میکند که مانع از جهشهای بیشتر میشود، اما شاید مهمترین نکته، نه در دادههای تولید و مصرف، بلکه در روانشناسی بازار نهفته باشد. نفت در سالهای اخیر بیش از همیشه، تابع سیاست و دیپلماسی شدهاست. توافقهای تجاری، مذاکرات هستهای، تصمیمات گروههای نفتی، همه و همه، در قالب زنجیرهای از متغیرهای پیچیده عمل میکنند که پیشبینی دقیق آینده را دشوار میسازند. در عینحال، آنچه مسلم است، اینکه نفت، همچنان بازیگر اصلی اقتصاد جهانی باقی خواهد ماند. نه فقط بهعنوان کالایی استراتژیک، بلکه بهعنوان نمادی از چگونگی تلاقی سیاست، امنیت، اقتصاد و حتی اقلیم.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست