وقتی اقتصاد با نفت مثبت می‌شود و بدون نفت منفی

اقتصادنامه: مرکز آمار یک جمله منتشر کرد که ظاهری آرام دارد اما معنایی ناآرام پشت خود پنهان کرده است
پشت اعداد / رشد نیم‌درصدی که کوچک‌تر شد

رشد اقتصادی نیمه اول ۱۴۰۴ با نفت: مثبت ۰/۱ درصد — بدون نفت: منفی ۰/۵ درصد. این دو عدد کنار هم، یک روایت می‌سازند؛ روایتی درباره اقتصادی که روی دو پا راه نمی‌رود، بلکه یک پایش نفت است و پای دیگرش لنگ می‌زند.

روایت اول | نفت وزن اقتصاد را بالا می‌برد نه حرکت را

وقتی رشد با نفت مثبت اما بدون نفت منفی است، یعنی اگر درآمدهای حاصل از نفت و گاز کنار گذاشته شود، اقتصاد ایران در نیمه اول امسال کوچک شده است. به زبان ساده: پول نفت، عدد رشد را بالا نگه داشته اما چرخ تولید، خدمات و کسب‌وکارها کندتر شده یا عقب رفته است.

این همان چیزی است که مردم حس می‌کنند:«اگر اقتصاد رشد کرده، پس چرا حسش نمی‌کنیم؟»

روایت دوم | موتورهای واقعی خاموش‌اند

رشد مثبت نفتی هیچ‌وقت سفره خانوارها را پر نمی‌کند. آنچه اثر دارد رشد در بخش‌هایی است که شغل می‌آفرینند، درآمد می‌سازند یا قیمت‌ها را کنترل می‌کنند. مرکز آمار تلویحا می‌گوید همین بخش‌ها در رکودند: صنعت رشد منفی، کشاورزی نزدیک صفر و خدمات کم‌جان. نتیجه؟ رشد رسمی دارد اتفاق می‌افتد، اما در جاهایی که زندگی واقعی جریان دارد رخ نمی‌دهد.

روایت سوم | عدد کل تصویر را پنهان می‌کند

وقتی اقتصاد نفتی است، یک اتفاق عجیب می‌افتد: عدد رسمی رشد مثبت می‌شود، اما تجربه زیسته جامعه منفی می‌ماند. چرا؟ چون نفت: اشتغال نمی‌سازد، درآمد خانوار نمی‌افزاید و و ساختار بهره‌وری را تغییر نمی‌دهد در نتیجه، رشد روی کاغذ بالا می‌رود اما در زندگی پایین می‌ماند.

روایت چهارم | رکود بخش‌های غیرنفتی یعنی معیشت تضعیف شده

وقتی رشد بدون نفت منفی است، پیام اقتصادی ساده است:

• تولید کم شده • سفارش کم شده

• ظرفیت‌های تولیدی کمتر استفاده شده

• ذخایر کمتر صنعتی ایجاد شده

این دقیقاً همان چیزی است که کسب‌وکارها در نیمه اول سال با آن دست‌وپنجه نرم کردند:

• سرمایه‌گذاری جدید به تعویق افتاد

• بازار نیروی کار تغییر اساسی نکرد

• و درآمد واقعی خانوار با تورم فرسایش یافت

به بیان دیگر، رکود بخش‌های واقعی اقتصاد، اثرش را زودتر از رشد نفت نشان می‌دهد.

روایت پنجم | رشد هست، توسعه نیست

رشد مثبت نفتی شبیه این است که وزن بدن بالا برود اما عضله‌ها تحلیل بروند. اقتصاد روی کاغذ سنگین‌تر شده؛ اما توان حرکت آن تغییری نکرده است. این تفاوت میان «رشد» و «توسعه» است: رشد می‌تواند درآمدی از بیرون باشد و توسعه یعنی درآمدی که از داخل ساخته می‌شود. مرکز آمار می‌گوید رشد هست، اما وقتی نفت را برداریم، توسعه نیست.

روایت ششم | چرا این عدد مهم است؟

چون اقتصاد ایران سال‌هاست هدف‌گذاری می‌کند که رشد را از نفت جدا کند، تولید را موتور پیش‌ران کند و درآمد خانوار را به رشد وصل کند اما عددهای نیمه اول امسال نشان می‌دهند این هدف هنوز محقق نشده؛ اقتصاد بدون نفت نه‌تنها پیشران رشد نیست، بلکه در حال کوچک شدن است.

رشد مثبت و شتاب منفی در ظاهر ما نیم درصد بزرگ‌تر شدیم، اما بدون نفت نیم درصد کوچک‌تر شدیم. این تضاد فقط یک تناقض آماری نیست؛ تصویری است از اقتصادی که: از بیرون تغذیه می‌شود اما از داخل ضعیف می‌شود وهمین است که باعث می‌شود رشد رسمی با زندگی واقعی مردم همخوان نباشد. پشت این دو عدد، یک پرسش بزرگ است ؛ پرسشی که سیاست‌گذار باید به آن پاسخ دهد: ایران چگونه می‌تواند رشدی بسازد که نه از بیرون بیاید، بلکه از دل تولید، کسب‌وکار و زندگی مردم رشد کند؟ تا زمانی که جواب این پرسش‌ روشن نشود، رشد مثبت می‌تواند ادامه یابد، اما حس رشد همان چیزی که مردم تجربه‌اش می‌کنند همچنان غایب خواهد بود.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0