اگرچه شاخص رسمی نشان میدهد تورم سالانه در آبان به ۴۰.۴ درصد رسیده، اما وقتی دادهها را دهک بهدهک نگاه کنیم، تصویر دیگری آشکار میشود: دهکهای کمدرآمد تورم بیشتری میخورند و دهکهای بالادست، تورم کمتری حس میکنند.
مرکز آمار در گزارش رسمیاش عددی منتشر کرده که شاید کوچک بهنظر برسد اما معنایش در زندگی واقعی بسیار بزرگ است: دهک اول تورمی معادل ۴۱.۷ درصد را تجربه کرده و دهک دهم ۳۹.۵ درصد.
اختلافی ۲.۲ واحد درصدی که نشان میدهد تورم آبان، نه سبد هزینه، بلکه طبقات اقتصادی را هدف گرفته است.
این اختلاف از کجا آمده؟
پاسخش در سبد مصرفی خانوارهاست.
دهکهای کمدرآمد، بخش بزرگتری از هزینه خود را صرف خوراک، انرژی و حملونقل میکنند؛ درست همان بخشهایی که در آبان بیشترین افزایش قیمت را داشتند. طبق گزارش رسمی، تورم ماهانه خوراکیها ۴.۷ درصد بوده؛ تقریباً دو برابر تورم غیرخوراکیها که ۲.۶ درصد اعلام شده است.
برای دهکهای ضعیف که بیش از نیمی از هزینهشان صرف خوراک میشود، چنین جهشی یعنی فشار مستقیم بر معیشت.
در مقابل، دهکهای بالاتر سهم بیشتری از هزینههایشان را در کالاهای بادوام، خدمات آموزشی و سفر مصرف میکنند؛ کالاهایی که یا با تأخیر گران میشوند یا در رکود فعلی بازار رشد چندانی ندارند. همین باعث میشود ضربه تورمی به این گروهها خفیفتر باشد.
این همان چیزی است که اقتصاددانان آن را «تورم طبقاتی» مینامند؛ تورمی که نهتنها قدرت خرید را کاهش میدهد، بلکه نابرابری را عمیقتر میکند.
تورم آبان نمونهای واضح از همین روند است: تورمی عمدتا معیشتی که بار اصلی آن بر دوش کسانی افتاده که کمتر میتوانند هزینهها را مدیریت کنند.
در محلههای متوسط مثل بریانک و تهراننو، سوپرمارکتها شاهد خریدهای کوچک و محدودتر شدهاند.
فروشندهای در تهراننو میگوید: «این ماه خیلیها نصف خرید همیشگیشون رو آوردن پای صندوق.»
این تغییر رفتار تنها نشانه کمبود نقدینگی نیست؛ یعنی خانوارهای کمدرآمد برای سازگاری با تورم، سبد مصرفیشان را بازنویسی کردهاند، در حالی که دهکهای بالا فقط بخشی از خریدهای غیرضروریشان را عقب میاندازند.
از سوی دیگر، تورم خوراک باعث شده خانوارهای کمدرآمد به «جانشینی کالای ارزانتر» روی بیاورند:
جایگزینکردن گوشت با مرغ، مرغ با تخممرغ، یا حذف برخی اقلام لبنی.
این جانشینی در ظاهر مدیریت هزینه است اما در عمق، نزول کیفیت زندگی است؛ چیزی که در آمار دیده نمیشود.
پیامد مهم دیگر تورم طبقاتی، شکاف در توان پسانداز است.
دهکهای پایین عملاً پساندازی ندارند؛ تورم خوراک و انرژی هر ماه سهم بیشتری از درآمدشان را میبلعد.
اما دهکهای بالا حتی اگر محتاطتر شوند، همچنان قادر به نگهداشت بخشی از درآمد یا خرید دارایی هستند.
این تفاوت رفتاری، نابرابری اقتصادی را در بلندمدت تثبیت میکند.
در تحلیل نهایی، تورم آبان فقط یک عدد نبود.
پشت اعداد رسمی، یک واقعیت تلخ قرار دارد: تورم برای همه یکجور عمل نمیکند.
تورم گرانشدن کالاهای ضروری، زندگی دهکهای پایین را با سرعت بیشتری تحت فشار میگذارد و شکاف طبقاتی را عمیقتر میکند.
همانطور که پیرمرد نازیآباد گفت: «قیمت یکیه، ولی فشارش یکی نیست.»