
به گزارش اقتصادنامه، بر اساس تازهترین بررسی قیمتهای خردهفروشی در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۴، هزینه تأمین سبد غذایی مطلوب و استاندارد برای یک خانوار ۳.۳ نفره در تهران به ۱۲ میلیون و ۸۷۰ هزار تومان در ماه رسیده است. این رقم بر پایه سبد استاندارد وزارت بهداشت محاسبه شده و شامل ۱۴۸۰ گرم مواد خوراکی روزانه برای هر فرد بالغ است؛ ترکیبی که هدف آن حفظ سلامت و جلوگیری از سوءتغذیه است. بررسی این اعداد نشان میدهد که تورم خوراکیها چگونه قدرت خرید واقعی خانوارها را کاهش داده و فشار معیشتی را به سطح بیسابقهای رسانده است.
از هم پاشیدن تعادل سبد غذایی
در این سبد، گوشت قرمز، میوه و لبنیات بزرگترین سهم هزینه را تشکیل میدهند. این سه گروه اصلی که نقش کلیدی در تأمین پروتئین، ویتامینها و کلسیم دارند، عملاً بیشترین فاصله را با توان خرید خانوارها پیدا کردهاند. حذف یا کاهش مصرف این اقلام نشاندهنده وارد شدن رژیم غذایی خانوادهها به مرحله «اختلال جدی» است.
گوشت و میوه؛ قربانیان اول
در ترکیب این سبد، گوشت قرمز با بیش از سه میلیون و ۵۶۰ هزار تومان، یعنی حدود ۲۸ درصد کل هزینه، در صدر قرار دارد. پس از آن، میوههای تازه با ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان در رتبه دوم هستند. این اعداد بیانگر این واقعیتاند که دو رکن اصلی سلامت – پروتئین حیوانی و میوه – اکنون پشت درهای بسته بودجه خانوار قرار گرفتهاند؛ آن هم در پایتخت.
لبنیات؛ جهش ۶۰ درصدی و خطر خاموش
لبنیات با سهم ۱۴ درصدی، سومین بخش پرهزینه سبد است. طبق گفته رئیس اتحادیه لبنیات، قیمت شیر خام در پنج ماه گذشته حدود ۶۰ درصد افزایش یافته؛ رشدی که بهتنهایی معادل افزایش مجموع نیمقرن اخیر عنوان شده است. این روند، دسترسی خانوارها به لبنیات را بهشدت کاهش داده و خطر پیامدهای خاموشی نظیر پوکی استخوان، ضعف ایمنی و اختلال رشد کودکان را افزایش داده است.
شکاف بزرگ درآمد ـ خوراک
بررسیها نشان میدهد نرخ رشد هزینههای خوراکی در سال اخیر بسیار بالاتر از رشد دستمزدها بوده است. نتیجه این روند، شکلگیری پدیدهای است که اقتصاددانها از آن با عنوان «گرانی پنهان سلامت» یاد میکنند؛ یعنی وقتی هزینه حفظ سلامت از توان خانوار خارج میشود، اما حذف بخشهایی از سبد غذایی، فقر غذایی را آشکار نمیکند.
ناامنی غذایی؛ از هشدار به واقعیت
بررسی میدانی نشان میدهد بسیاری از خانوارهای تهرانی مصرف گوشت، لبنیات و میوه را نه به دلخواه، بلکه بهناچار کاهش دادهاند. این وضعیت در بلندمدت میتواند منجر به افزایش کمخونی، ضعف سیستم ایمنی، سوءتغذیه کودکان و بیماریهای مزمن مرتبط با رژیم غذایی شود. از این منظر، ناامنی غذایی دیگر صرفاً هشدار نیست؛ بخشی از واقعیت روزمره جامعه است.
افزایش هزینه سبد غذایی استاندارد، بیش از آنکه بیانگر یک عدد باشد، نشانهای روشن از فشار ساختاری بر طبقه متوسط و ضعیف است. تورم خوراکیها اکنون نه تنها سفرهها را کوچکتر کرده، بلکه سلامت عمومی را در معرض تهدید جدی قرار داده است. این روند نشان میدهد که فاصله میان «خوراک کافی» و «خوراک سالم»، روزبهروز در حال افزایش است؛ فاصلهای که پیامدهای آن دیر یا زود در سطح جامعه آشکار خواهد شد.
مطالب مرتبط

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

