در زبان ساده، این یعنی مدیران خرید میگویند وضعیت تولید، فروش و سفارشهای جدید در خرداد، از اردیبهشت هم بدتر شده. انگار که همان تنشهای سیاسی، تحریم، کاهش صادرات و تردید درباره آینده، این بار رسماً آمدهاند و دست روی گلوی صنعت گذاشتهاند.
اگر سری به خط تولید کارخانهها بزنیم، عددها همراستا با صحنهایاند که میبینیم. شاخص مقدار تولید رفته روی عدد ۴۳/۸. یعنی تولید کاهش پیدا کرده. نهفقط به خاطر کمبود مواد اولیه، که آنهم هست، بلکه چون سفارش جدیدی هم نیامده. عدد سفارشهای جدید شده ۴۴/۸. به زبان خودمانیتر، تولیدکننده دارد با موجودی انبار کار میکند، نه با امید به بازار.
از طرف دیگر، شاخص صادرات روی عدد ۴۲/۱ نشسته. یعنی تقاضای خارجی هم افت کرده. این دقیقاً همان جایی است که فعال اقتصادی میفهمد چقدر به دنیا بیاعتماد شدهایم. در دورهای که همه کشورها دنبال بازارهای جدیدند، ما هنوز درگیر ارسال یک کانتینر سادهایم.
اما شاید یکی از نگرانکنندهترین بخشها، شاخص مربوط به میزان استخدام و بهکارگیری نیروی انسانی باشد که عددش رسیده به ۴۵/۵. یعنی کاهش نیروی کار. این یعنی بنگاهها از آینده ناامید شدهاند، نه فقط از حال.
حالا برگردیم به آن عدد اول: ۴۶/۷. این عدد شاید خیلیها را یاد اسفندماه ۱۳۹۷ بیندازد. چون از آن زمان تا الان، این پایینترین عددی است که ثبت شده. و اگر کسی با آمار انس دارد، میداند افت به این شدت، آن هم در خرداد، که معمولاً زمان رونق پس از بهار است، اتفاقی نیست.
جمعبندیاش ساده است: صنعت ایران در خرداد، چراغ خاموش حرکت کرده. با سفارش کم، صادرات محدود، سرمایه در گردش شکننده، و البته نیروی کاری که از ترس آینده رها میشود. ما در دل یک مثلث نگرانکنندهایم: «کاهش تولید – کاهش تقاضا – کاهش سرمایهگذاری».
و اینجاست که پشت اعداد، صدای آرام یک هشدار شنیده میشود.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست