سه شنبه 27 خرداد 1404 شمسی /6/17/2025 2:57:02 PM

🔻روزنامه تعادل
📍 برای ایران...
✍️ ارغوان فرزین معتمد
امروز چهارمین روزی است که از آغاز حمله اسراییل به ایران می‌گذرد. من در تمام این چهار روز گویی یک مسیر چهل و چند ساله را مرور کرده‌ام. برای نسل من که در جنگ ایران و عراق کودکانی دبستانی بودیم و دبستان را با طعم تلخ جنگ چشیدیم، دیدن این روزها روایتی غریب دارد. کودکی و جنگ به گمانم روایتش متفاوت‌تر از دیدن جنگ در بزرگسالی است. کودکی کردن در جنگ یعنی کاشته شدن ترس در وجودت. یعنی ندانی یک لحظه دیگر والدینت را داری یا نه... یعنی سنگینی بار از دست دادن‌ها در برابر به دست آوردن‌ها... یعنی حس تلخ عدم امنیت... یعنی فروریختن ذره ذره وجودت با فروریختن شیشه‌ها.
یعنی داِغی قرمز ترس بر قلبت هنگام کشیدن آژیر قرمز، یعنی شنیدن صدای انفجار در مدرسه و دویدن برای یافتن مادر... کودکی کردن در جنگ یعنی محکم شدن ریشه‌های ترس برای بزرگ شدن... یعنی همه آنچه بعدها بدان تروما می‌گویند... اما در کنار یادآوری کودکی کردن در جنگ آنچه این روزها بدان می‌اندیشم، ادعاهای پوچ و بی‌شرمانه دلسوزی برای مردم ایران از سمت آغازگران و ذی‌نفعان جنگ است. اصولا باور دارم که هیچ کشوری و هیچ قدرتی نگران ایران و ایرانی نیست. این مساله را در بیش از ۱۴ سال تجربه کار در حوزه بین‌الملل با تمام وجود درک کرده‌ام. سخت در عجبم از کسانی که برای حمله اسراییل به سرزمین‌مان خوشحالند که دل به دلسوزی ایشان برای ملت ایران بسته‌اند. که گویی نمی‌بینند چگونه کشتن کودکان و زنان و بی‌پناهان سال‌هاست در این دنیا و از سوی برخی قدرت‌ها به یک قاعده تبدیل شده است. به گمانم ایشان ایرانی نیستند که دشمن ایرانند. من برای تمام آنچه در جهان می‌گذرد متاسفم. برای سازمان‌هایی متاسفم که کارکرد اصلی آنها قربانی منافع اقتصادی و سیاسی قدرت‌هایی شده است که هر نوع سلاحی در اختیار دارند. قدرت‌هایی که با داشتن هر نوع سلاح و برای رونق بخشی به بازار اسلحه‌هایشان، دم از نگرانی برای تولید سلاح توسط ایران میزنند تا به جنگ برسند برای حفظ سلطه و قدرت. حمله اسراییل به سرزمین عزیزمان ایران بی‌شک یک اقدام ضدانسانی و مغایر با حقوق بشر است، نه‌تنها باید توسط سازمان‌های حامی حقوق بشر به ‌شدت محکوم شود که باید زمینه ادامه چنین اقداماتی برای همیشه از دنیا برچیده شود. تجاور به مام وطن مقوله‌ای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. هیچ خانواده‌ای در برابر تجاوز به ناموس سکوت نمی‌کند. ایران خانواده تمام ایرانی‌هاست و دفاع در برابر متجاوز حق این خانواده بزرگ است. فراموش نکنیم که این حمله درست در زمانی که مذاکرات برای رفع تحریم‌ها در حال انجام بود صورت پذیرفت. زمانی که اندک امیدی به از بین رفتن تحریم‌های یک طرفه ایجاد شده بود. زمانی که اندک امیدی به بهبود شرایط اقتصادی پس از ۱۵ سال تحریم شدید ایجاد می‌شد. فراموش نکنیم که رفع تحریم‌ها به معمای قدرت گرفتن ایران است. رفع تحریم‌ها به معنای بالفعل شدن ظرفیت ایران در هاب شدن برای پروازهای بین‌المللی است. رفع تحریم‌ها به معنای رونق بخشی مبادلات تجاری بین‌المللی است. رفع تحریم‌ها به معنای باز شدن مسیر مبادلات مالی بین‌المللی است. رفع تحریم‌ها به معنای سرمایه‌گذاری خارجی در صنایع بزرگی است که سال‌ها و به دلیل عدم امکان سرمایه‌گذاری مستهلک شده و بهره‌وری لازم را ندارند.
فراموش نکنیم به‌رغم تمام انتقاداتی که به مدیریت کلان کشور و عملکرد دولت‌ها در این سال‌ها وارد است که بعضا تشدید‌کننده اثربخشی تحریم‌ها بوده، حمایت از حمله به ایران توجیه ندارد. حمله قدرت‌ها به کشور ایران و هر کشور دیگری با هدف حفظ قدرت‌های غرب برای سلطه بر جهان است. سلطه‌ای که برای حفظ آن از بین بردن انسان‌ها از توجیه لازم برخوردار می‌شود و هیچ نهادی حتی سازمان ملل که کارکرد آن جلوگیری از وقوع جنگ در جهان بوده نیز یارای مقابله با این قدرت‌ها را ندارد.


🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 ملاحظات سیاست پولی
✍️ پویا جبل‌عاملی
روزهای غریبی بر خاک وطن می‌گذرد. همه ما با درد و اندوه و بیم صبح را به شب می‌رسانیم. با وجود این، وظایف و مسوولیت‌های نهادهای اقتصادی و پولی تعطیل‌بردار نیست. در چنین شرایطی نهاد پولی چه وظایفی را بر عهده دارد؟ جنگ می‌تواند از دو کانال عمده بر حوزه مسوولیت‌های بانک مرکزی اثر بگذارد‌. کانال اول، شوک‌هایی است که می‌تواند ثبات سیستم مالی را بر هم بزند و کانال دوم، اثرگذاری بر هدف پولی است که سیاستگذار به دنبال آن است.
در کانال اول، مطالبه جمعی سپرده‌ها از سوی مردم می‌تواند فشار بر سیستم بانکی را دوچندان کند. ضمن آنکه احتمالا با توجه به شرایط جنگی، تقاضای اسکناس هم چندبرابر گذشته می‌شود. اینجاست که ضرورت چاپ اسکناس درشت برای انجام معاملات روزانه خودنمایی می‌کند که اگر امروز هم امکانش وجود دارد باید عملی شود. در شرایط فعلی مقام پولی باید راهی را مدنظر قرار دهد که اگر سیستم‌های پرداخت به هر دلیل متوقف شد، مردم بتوانند معاملات خود را انجام دهند. یکی از راه‌ها می‌تواند بازگشت چک به شکل سنتی آن باشد. راه دیگر باز کردن دست بانک‌ها برای انتشار چک‌های قابل معامله در بازار است. به هر رو، پراکنده کردن سیستم پرداخت به جای حالت متمرکز فعلی از ضروریات شرایط حاضر است.

اما همراه با برداشت سپرده‌ها، احتمالا بازار ارز و طلا به‌عنوان پناهگاه و تنها دارایی امن در شرایط فعلی، روند افزایشی خواهد داشت. در راستای ثبات مالی، مداخلاتی که با ظرفیت و توان سیاستگذار همخوانی داشته باشد، می‌تواند قابل دفاع باشد. البته تامین کالاهای ضروری و حفظ ذخایر استراتژیک ارزی برای آن در شرایطی که مشخص نیست درآمدهای ارزی ماه‌های آتی به چه شکل باشد، اولویتی است که نباید هیچ مساله دیگری آن را تحت‌الشعاع قرار دهد.
اما تحلیل کانال دوم. جنگ شوک منفی بر عرضه کل اقتصاد است. ظرفیت‌های بالقوه بسته به‌شدت جنگ از دست می‌روند و در نتیجه روند بلندمدت رشد اقتصادی نزولی می‌شود؛ این واقعیتی است که ابزار پولی درمانی برای آن ندارد. بنابراین حتی اگر زمانی سیاستگذار برای بخش واقعی، هدفی را دنبال می‌کرده، در شرایط اضطرار فعلی نمی‌توان و نباید این بخش را در تابع هدف قرار داد.
لیکن از سوی دیگر، شوک منفی عرضه، تبعات تورمی خواهد داشت. در اینجاست که سیاستگذار پولی باید نسبت به گذشته انقباضی عمل کند. البته دو ملاحظه وجود دارد. اول آنکه باید تفکیکی بین اثر اولیه شوک منفی عرضه بر تورم و اثر ثانویه‌ای که بر انتظارات تورمی دارد، لحاظ کرد. بانک مرکزی ‌باید کنش خود را برای محدود کردن اثر ثانویه به‌کار گیرد. به عبارت دیگر جنگ خود به خود به‌دلیل شوک منفی عرضه موجب افزایش قیمت‌ها می‌شود و در اینجا قدرت ابزار پولی محدود است؛ اما برای جلوگیری از پایداری و تداوم تورم از کانال انتظارات، سیاستگذار باید وارد شود. ملاحظه دوم، آن است که در شرایط جنگی احتمالا به منابع بانک مرکزی برای فاینانس کردن بودجه دولت فشار مضاعفی می‌آید و این مساله به همراه تشدید انتظارات تورمی، می‌تواند پتانسیلی برای تورم‌های ناآشنا با تاریخ اقتصاد ایران باشد. از این منظر سیاستگذار پولی باید همه تلاش خود را برای انقباضی‌تر کردن متغیرهای پولی و افزایش کریدور نرخ بهره به‌کار گیرد. پایدار باد وطن!


🔻روزنامه کیهان
📍 اسرائیل به ایران حمله کرد یا آمریکا؟
✍️ دکتر محمدحسین محترم
۱- در ایام سالروز ولایت امیرالمؤمنین استمداد بگیریم از دستور این فرمانده اول و آخر مؤمنین که فرمود «هرگز آغاز‌گر جنگ نباش، اما اگر جنگ را آغاز کردند و تو را به مبارزه فراخواندند، بدون سستی اجابت کن، زیرا دعوت‌کننده به جنگ ستمکار و ستمکار در هر حال مغلوب است»!. لذا اکنون که تروریست‌ترین رژیم جهان از تمام خطوط قرمز عبور کرده، اقدامات رژیم صهیونی به ‌منزلۀ اعلام جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران است، همان‌گونه که خود ارتش این رژیم تأکید کرده که «حمله ما یک اعلان جنگ طولانی بود»!. فرمانده معظم کل قوا نیز در پاسخ دشمنان تأکید کردند «غلط بزرگی کردند و جنگ را آنها به راه انداختند اما عواقبش آنها را بیچاره خواهد کرد و ما به آنها اجازه نخواهیم داد که از این جنایت بزرگ خودشان را سالم خلاص کنند»! در نتیجه جنگی که پیش‌بینی می‌شد رخ داده و اینکه چه مدت ادامه داشته باشد، آینده تعیین می‌کند و آنچه که مهم است این است که هرچند قبلاً با شهادت شهید سلیمانی و شهید هنیه و شهید سیدحسن نصرالله و...غیرعلنی اعلام جنگ کرده بودند، اما اکنون جمهوری اسلامی دیگر خویشتنداری استراتژیک را کنار خواهد گذاشت و این ایران است که «با گشودن درهای شهرک‌های موشکی زیرزمینی، و درهای جهنم به روی رژیم صهیونیستی»، برای رژیم کودک‌کش صهیونی «سرنوشت تلخ و دردناکی» رقم خواهد زد و پایان جنگ را مدیریت خواهد کرد. بهترین دلیل این ادعا این است که در مدت ۱۸ ماه نتوانستند از پس یک گروه کوچک حماس بربیایند و ناتوان شده‌اند و در چالش غزه گیر کرده اند؛ حال با ایران قدرتمند چگونه می‌خواهند بجگند؟! پس هرچند در تصور اشتباه آمریکا این پایان کار برای یک توافق متوهمانه است، از نظر نیروهای قدرتمند مقاومت این یک آغاز برای پایان حیات باند جنایتکار ِنیابتی آمریکا در منطقه است!، و باید کمربندها را محکم بست که زمان «بسم الله قاصم الجبارین و سیعلم الذین
‌ای منقلب ینقلبون» فرارسیده و به زودی خواهند فهمید به چه کیفر
و دوزخی خواهند رسید!، چون هرچند ما دانشمندان و فرماندهان عزیزی را از دست دادیم؛ اما خدا را که از دست ندادیم و شهادت این عزیزان نشانه قدرت جمهوری اسلامی و دستاوردهای بزرگ جبهه مقاومت در منطقه است، همان‌گونه که ترورهای دهه ۶۰ نیز در نتیجه پیروزی ظفرمندانه سیاسی انقلاب اسلامی و یا شهادت فرماندهان در دفاع مقدس و جنگ تحمیلی نشانه پیروزی نظامی بود، در غیر این‌صورت دشمن زبون و مستأصل به ترور رو نمی‌آورد!
۲- مقدمتاً باید یک‌بار دیگر تناقض رفتاری غرب درخصوص بمب اتم را متذکر شد. صدراعظم آلمان که از حملات ددمنشانه اسرائیل به ایران حمایت کرده، در شبکه فاکس‌نیوز صریحاً و وقیحانه در حمایت از اوکراین ادعا کرده که «اگر واقعاً اوکراین بمب اتم داشت و قدرت اتمی‌اش را واگذار نمی‌کرد، روسیه به آن حمله نمی‌کرد»! و آمریکا از بمب هسته ‌ای جدید خودش به نام B۶۱-۱۳ رونمایی کرد که قدرتش۲۴ برابر بمب هیروشیما است!. حال تلاش دارند ایران را از قدرت بازدارنده خود محروم کنند و جمهوری اسلامی را به بمب اتم نداشته محکوم و انواع تحریم‌های غیرقانونی و جنگ را بر ما تحمیل می‌کنند؟!. به فرمایش رهبر حکیم انقلاب اسلامی«شما بمب اتم دارید و ویرانگری شدید دنیا در اختیار شماست؛ به شما چه که ملت ایران غنی‌سازی داشته باشد یا نداشته باشد؟»
۳- خبر حمله اسرائیل به ایران دروغ و جعلی بود، خبر واقعی این است که «آمریکا به ایران حمله نظامی کرده است»!. باند جنایتکار رژیم صهیونیستی عددی نیست که بخواهد به ایران حمله کند و یا هدف انتقام ایران قرار گیرد تا جایی که نتانیاهوی ترسو پس از این جنایت به یونان فرار کرد تا از عواقب پاسخ ایران در امان بماند و این تازه اولین نشانه «رژیم بیچاره‌»‌ای است که تنها یک ابزار و نیروی نیابتی برای اجرای سیاست‌ها و دستورات دولت جنایتکار آمریکاست. پاسخ ملت ایران قبل از هر چیز باید ترامپ قمارباز را از قماری که آغاز کرده، پیشمان کند. ترامپ با تشکیل دو تیم به ظاهر مخالف اما در واقع هماهنگ به نام تیم دیپلماتیک‌چی‌ها، و تیم نئوکان‌ها و جنگ‌طلب‌ها به‌عنوان «پلیس‌های خوب و بد» با سیاست «چماق و هویج» برای رسیدن به خلع بازدارندگی ایران عمل می‌کند. ترامپ علاوه‌ بر اینکه در دور اول ریاست جمهوری‌اش شهید سلیمانی را به شهادت رساند و باید به سزای عملش می‌رسید، اکنون نیز متهم ردیف اول جنایت حمله به ایران است. دیگر کسی نخواهد آمریکا و ترامپ را تطهیر و ادعا کند که نتانیاهو می‌خواسته در روند مذاکرات خللی ایجاد نماید!، چراکه ترامپ دو ماه قبل صریحا گفته بود که ایران در مدت ۶۰ روز باید یا تسلیم شود یا منتظر جنگ باشد! و اکنون نیز در پایان ۶۰ روز با جنایت باند جنایتکار نیابتی‌اش، گستاخانه این حمله‌ اسرائیل را «تأیید» کرد و «عالی» خواند و اذعان کرده «در جریان حمله بودم» و مجدداً ادعا کرد«قبلاً به شما گفته بودم و الان می‌گویم قبل از اینکه اوضاع بدتر شود، ایران توافق کند»!. شبکه ABC و اکسیوس آمریکا نیز تأیید کرد آمریکا اطلاعات «مهمی» در اختیار اسرائیل قرار داده و «ترامپ وانمود می‌کرد با حمله به ایران مخالف است اما در حال فریب ایران بود و در تماس تلفنی‌اش با نتانیاهو برخلاف ادعای جلوگیری از حمله، در حال هماهنگی‌های قبل از حمله بوده است»!. مهم‌تر اینکه نیروهای آمریکایی در عراق با گشودن حریم هوائی این کشور، راه را برای تجاوز به جمهوری اسلامی ایران هموار کردند. لذا تجاوز رژیم صهیونیستی را باید یک تاکتیک در یک پازل وسیع‌تر آمریکا تحلیل کرد و آن «سیاست خلع بازدارندگی جمهوری اسلامی» در همه عرصه‌های ملی و منطقه‌ای و بین‌المللی است. ترامپ اول با کمک اروپایی‌ها و گروسی دوگانه مذاکره- مکانیسم ماشه را پیش گرفت اما چون بعد از اعمال ۴۷۳ مورد تحریم و صدور دو قطعنامه آژانس و سه قطعنامه حقوق بشری در طی مذاکرات فریبکارانه نتوانست از ایران باج بگیرد، دوگانه جنگ- مذاکره را با کمک اسرائیل کلید زد. ولی آمریکا در این جنایتِ نیز شکست خورد و با جنایت نیروی نیابتی‌اش افکارعمومی جهان فرو ریخت و برای جهان و افکارعمومی دنیا که تاکنون تصور می‌کردند که با مذاکره با آمریکا می‌توان مانع تنش شد و به صلح رسید، ثابت شد این تصور غلطی است. اسرائیل و آمریکا همان‌گونه که با تحریم و فشار حداکثری نتواستند، با جنگ نیز نمی‌توانند ملت ایران را وادار به تسلیم کنند. لذا باید هرگونه پاسخ سختی برای آمریکا نیز هزینه‌زا باشد تا محاسبات نه رژیم صهیونیستی بلکه ترامپ را به‌هم بزند.
۴- وال‌استریت ژورنال اذعان کرد «مذاکرات عمان فریب دیپلماتیک برای غافلگیری ایران و پوششی برای حمله اسرائیل بود». لذا با جنایت باند جنایتکار صهیونی همه دنیا پی بردند که ادعای مذاکراتی هسته‌ای ترامپ یک «نمایش ساختگی» برای تسهیل حمله بود و به گفته پاتریک هنینگسن روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی «ترامپ دروغ می‌گوید و با ترامپ صلح از طریق قدرت ممکن نیست، بلکه جنگ از طریق ضعف و مذاکره است...!». هدف آمریکا از این جنایت اختلال در تصمیم مسئولان کشور برای بازگشت به مذاکرات برای تسلیم شدن ایران و حذف اهرم فشار هسته‌ای است. لذا اولاً با این تهدیدها و ثانیاً با توجه به اینکه اهرم تهدید جنگ آمریکا نیز با این جنایت اسرائیل از دست آمریکا خارج شد و مشخص شد نمی‌تواند مؤثر باشد؛ دیگر مذاکره معنا ندارد و نباید به هیچ‌گونه مذاکره‌ای با آمریکا و اروپا تن داد مگر به قول فردیناند لاسال فیلسوف غربی قرن نوزدهم «بهترین بند هر قراردادی لوله توپ است»، نه امضای جان کری و ادعای مذاکره ترامپ!
۵- نباید فریب مواضع دیپلماتیک برخی کشورها از جمله آلمان و فرانسه و انگلیس که از حمله به ایران حمایت کردند و برخی کشورهای عربی منطقه را بخوریم. چون رژیم صهیونی با کمک و استفاده از فضای هوائی این کشورها توانست دست به این جنایت بزند و این کشورها با تماس‌های خود با مقامات ایران در حقیقت مأموریت افکارسنجی مسئولان کشور را اجرا می‌کنند. لذا همان‌گونه که از شکست مذاکرات نباید ترسید، از ایجاد تنش نیز نباید ترسید چراکه هرگونه خوایشتنداری موجب تشدید تنش می‌شود همان‌گونه که تاکنون چنین شده است و قبل از اینکه خیلی دیر شود، ایران باید خود اقدامات خطرناک اسرائیل را برای همیشه متوقف کند و این تنها راهبرد کاهش تنش در منطقه است.
۶- نکته مهم این است که براساس قاعده جنگ فرمانده معظم کل قوا بر «ضربات سنگین» و «رها نکردن» دشمن و «سرنوشت تلخ و دردناک» برای رژیم صهیونی تاکید کردند!. لذا هیچ جای امنی نباید در اسرائیل وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد که شلیک هزاران موشک خیبرشکن ایران ادامه‌دار باشد و آنچه که تاکنون با زدن مراکز حساس اسرائیل برای اولین‌بار با شلیک موشک‌های‌ هایپرسونیک از زیردریایی‌های ایرانی رخ داده، شوک آغاز کار است و رژیم صهیونیستی حالا حالاها خلاصی نخواهد داشت. بهترین دلیل موفقیت‌آمیز بودن پاسخ‌های سنگین و سهمگین ایران این است که نتانیاهو از ناتوانی رژیم صهیونی برای مقابله با موشک‌های ایرانی و اصابت موفقیت‌آمیز آنها خبر داشت که برای حفظ جان خود مجبور به فرار به آتن و انتقال هواپیماهای تهاجمی خود به پایگاهی در قبرس با کمک انگلیس شد و سپس خود را در پناهگاهی زندانی کند. لذا مطالبه ملت ایران اجرای عملیات به درک واصل شدن سران رژیم صهیونی حداقل به تعداد شهدای حملات اخیر است و ایجاد فضای ترس و وحشتی است که با تداوم آن رژیم صهیونی خلاصی نداشته باشد!


🔻روزنامه ابتکار
📍 تقسیم کار و قمار بی بی و ترامپ
✍️ طاهر جمشیدزاده
رژیم منحوس،سفاک و کودک کش اسرائیل، در سحرگاه ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ میلادی-بامداد جمعه۲۳ خرداد۱۴۰۴ هجری شمسی- عملیات ترکیبی خویش علیه ایران را آغاز کرد؛ در واقع طراحی،سازماندهی و اجرای این عملیات بر اساس شیوه و سیاق مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی قریب ۸ ماه طول کشیده و خروجی آن را می‌توان عملیات مغافصه ای و غافلگیر کننده علیه تأسیسات هسته‌ای، نهادهای امنیتی و فرماندهان راهبردی کشور که هر یک در جایگاه خویش به ضرس قاطع و بی‌اغراق در صدر رنکینگ رشیدترین و کهنه کارترین رجال برجسته نظامی در جهان قلمداد می‌شدند و آن ها که در حال خواب و استراحت بودند؛ وحشیانه و ددمنشانه به شهادت رساند. در نخستین ساعات بامداد جمعه ۲۳ خرداد؛ تهران پایتخت ایران به همراه چند شهر دیگر ایران عزیز و قهرمانمان هدف حملات موشکی رژیم پلید و وحشی اسرائیل قرار گرفت؛ حملاتی که به شهادت جمعی از فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای کشور و همچنین شماری از غیرنظامیان منجمله زنان و کودکان مظلوم و بی گناه انجامید. این اقدام مذبوحانه، ددمنشانه و تجاوزکارانه، تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران را در بحبوحه ای هدف گرفت که قبل از آن طبق اعلام واسط عمانی بدر البوسعیدی- وزیر خارجه عمان- قرار بود دور ششم مذاکرات غیر مستقیم تهران و واشنگتن، دیروز- یکشنبه- در مسقط برگزار شود. در واکنش به این حملات وحشیانه و سبوعانه، جمهوری اسلامی ایران نیز با چند دور حمله موشکی به اراضی اشغالی و مناطق حساس در اطراف تل‌آویو، پالایشگاه نفت حیفا و مرکز هوش مصنوعی وایسمن رژیم، پاسخ قاطعی به این تجاوز داد و دیروز عصر نیز موج سوم وعده صادق ۳ را محقق نمود؛ پاسخی که در قالب دفاع مشروع صورت گرفت و نشان داد جمهوری اسلامی ایران در برابر تعرض به خاک خویش، بی تفاوت نخواهد بود.
برای همگان آشکار و‌ مبرهن است که هسته‌ای بهانه بود و البته ماهم دست و پا بسته نیستیم، هسته‌ای بهانه‌ای بیش نبود؛آمریکا همزمان با محاصره اقتصادی، ایران را سرگرم می‌کرد تا دستش به تکنولوژی و فواید انرژی هسته‌ای و مهمتر از آن برق هسته‌ای نرسد، تاکتیک آن بود که ایران به مرور زمان مستهلک و بعد با کمبود برق و منابع آبی، بدون جنگ، از داخل از بین برود؛ سوأل کلیدی اینجاست که چه کسی باید پس از این اتفاق منطقه را کنترل می کرد؟ ناگفته پیداست جواب این پرسش رژیم منحوس، سفاک و‌ کودک کش صهیونیستی است، اما مجموعه اتفاقات و نهایتا توفان‌الأقصی سبب شد تا رژیم به مرز نابودی داخلی و پایان مشروعیت جهانی خود برسد؛این جا بود که تصمیم گرفته شد تا برای بقای اسراییل و ایجاد نظم جدید مورد نظر غرب در منطقه، اسراییل باید به سمت ایجاد دیسپلین و نظم امنیتی مبتنی بر قدرت نظامی پیش برود؛اما مسئله آن بود که هنوز ایران سرپا مانده و مانع است، لذا تقسیم کار به این صورت رخ داد که آمریکا، ایران را مشغول مذاکره نماید و اسراییل به نمایندگی از غرب، با اقدام نظامی، ایران را به لبه پرتگاه ببرد؛هسته‌ای هم بهانه بود؛اگر نبود، بعد از زدن تأسیسات روی زمین مرکز نطنز، و دانشمندان متخصص این حوزه که از واکسن کرونا تا رادیو دارو را برای ملت می ساختند،حملات متوقف می شد،همزمان تروئیکای اروپایی، آمریکا و فرانسه و آلمان هم حمایت خود از ادامه حملات را اعلام کردند و دونالد ترامپ پا را فراتر گذاشته و گفته که خبر داشتم، همچنین درجایی گفته از اسراییل خواسته تا همه مذاکره کنندگان ایرانی را بکشد، سوء قصد به جان علی شمخانی به همان دلیل است؛ زیرا او نفر اصلی و کسی بود که مذاکرات پشت‌پرده را پیش می‌برد و وزارت خارجه و دکتر عراقچی قسمت عریان دیپلماسی را هدایت می‌کرد،با این حال و در مرحله بعدی با زدن فرماندهان نظامی و حمله به زیرساخت های دفاعی و نظامی کشور، آن هم بصورت یکجا، مشخص شد تمدن ایران عملا با پروژه انهدام سیاسی-صنعتی-نظامی از داخل روبه‌رو شده است؛عنایت خدا اما آنجا بود که فرمانده مقتدر کل قوا، بدون درگیر شدن در شک اتفاقات رخ داده، با صبوری و البته قلبی آتشین، در آرامش‌ و طمأنینه در کمتر از ۸ ساعت تمامی فرماندهان رده‌های عملیاتی را جایگزین و دستورات لازم را به تمامی رده‌های نیروهای مسلح ابلاغ فرمودند؛پدافند آسیب دیده هم در کمتر از ۱۰ساعت ،جایگزین و اقدامات گسترده امنیتی در داخل و خارج کشور جهت حذف صحنه‌گردانان اصلی و مزدوران خائن، خصوصا در حیفا و مرکز بهائیان خائن، در سکوت خبری ادامه یافت؛ به هر حال جنگ بر ما تحمیل شده و محکوم به درگیری هستیم،شهید خواهیم داد؛از مردم و از مسوولین،شهدای نظامی حمله بامداد جمعه کم نیستند، حتی رده فرماندهی که فعلا تعدادی از آن ها مطرح شده‌اند ولی اصلا وقت عزاداری نداریم؛ همه تمرکز باید بر انسجام و سرکوب دشمن باشد و به فضل خدا، در روز پیر وزی ، شهدایمان را با عزت و باشکوه تشییع خواهیم کرد؛پیروزی‌ در جنگی تحمیلی، که هنوز باید برای آن هزینه‌های گزافی داد. حال پس از چهار روز از آغاز درگیری و مناقشه کنشگران و تئوریسین‌های نظام بین‌الملل دو سناریو را برای آینده این منازعه محتمل می‌دانند.
۱- عده‌ای بر این عقیده‌اند تقابل نظامی یحتمل تا پایان هفته ای که در آن قرار داریم، ادامه می‌یابد و مسیر واکنش جمهوری اسلامی ایران در روزهای آینده؛ نقشی کلیدی و مؤثر در روند تحولات خواهد داشت ۲- عده‌ای دیگر نظیر روسیه و چین و آلمان با توجه به تحرکات پشت صحنه، از افزایش تصاعدی تلاش‌ها برای از سر گرفتن و فعال نمودن دوباره دیپلماسی واسطه‌ای خبر می‌دهند؛ کنش‌ها و تحرکاتی که از طرف برخی کشورهای عربی منطقه شروع شده و به نظر می‌رسد با هشدار نسبت به پیامدهای احتمالی ادامه درگیری‌ها در منطقه در پی مهار و کنترل وضعیت موجود است.


🔻روزنامه جهان صنعت
📍 داستان زنده ‌ماندن در تاریخ
✍️ فاطمه رحیمی
مردم شریف ایران، در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، همواره در برابر جنگ‌ها، بلایای طبیعی و ناملایمات مختلف ایستادگی کرده‌اند. مرزهای این سرزمین بارها مورد تعرض و تاراج قرار گرفته و پیکر نحیف و شریف آن در برابر طوفان‌های تاریخ لرزیده است اما این ملت بزرگ همواره چراغ امید را در دستان خود نگه داشته و راه‌های ناهموار را هموار کرده‌اند و با تمام قدرت و شرافت به مسیر خود ادامه داده‌اند.

در روزگاری که پیکر ایران زیر سم اسبان مغول که به تهاجم بر جان ادب و فرهنگ این دیار می‌تاختند، میدان را خالی نکرد، مردم با همتی راسخ ایستادند و به زنده نگه‌داشتن فرهنگ و هویت ایرانی ادامه دادند. این ایستادگی نه‌تنها نشانه‌ای از مقاومت فیزیکی بلکه حاکی از پیوند عمیق آنان با تاریخ و سرزمینشان بود. آنان با الهام از گذشته‌ پرشکوه خود، بر مصائب فائق آمدند و به تلاش برای احیای دوباره هویت ایرانی ادامه دادند.

در گرماگرم جنگ جهانی دوم، زمانی که وطن به آماج زیاده‌خواهی‌های شرق و غرب بدل شده بود، مردم ایران خم به ابرو نیاوردند و با شجاعت به دفاع از سرزمین خود پرداختند. بسیاری از آنان زندگی خود را وقف نگهداری از فرهنگ و هویت ملی کردند. این دوران نه‌تنها شاهد رشادت‌های بی‌نظیر بود بلکه نشان‌دهنده عزم و اراده‌ای بود که از اعماق تاریخ سر برآورده و به نسل‌های بعدی انتقال یافته است.

جنگ ایران و عراق تجربه‌ای ملموس و تلخ بود که خاطرات نسل‌های بسیاری از ایرانیان به ویژه جوانان دهه۶۰ را شکل داد. این جنگ نه‌تنها بستر زندگی کودکی بسیاری را در هم شکست بلکه هویت آنان را نیز تحت‌تاثیر قرار داد. کودکان آن زمان که روزهای جنگ را با ترس و اضطراب تجربه کردند، اکنون به بزرگسالانی تبدیل شده‌اند که هنوز آثار آن دوران را بر دل و جان خود دارند. این خاطرات همواره در کنجی از ذهن و قلب آنان زنده است و به شکلی عمیق‌تر و پررنگ‌تر بر زندگی و انتخاب‌هایشان تاثیر می‌گذارد.

جنگ ایران و عراق یادآور روزهایی است که جوانان این مرز و بوم، به خاطر وطن خود، جانفشانی کردند. این نسل با تحمل سختی‌ها و رنج‌ها آموخت که زنده ماندن و پایمردی در برابر چالش‌ها چگونه است و این درس‌ها به نسل‌های بعدی منتقل شد.

امروز مردم شریف ایران با چالش‌های جدیدی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند؛ چالش‌هایی که در بسترهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جلوه‌گر شده‌اند. روزهایی که غم نان و رنج بی‌پولی با زندگی روزمره آنان آمیخته شده است، شرایطی را رقم زده که بسیاری از افراد به این فکر فرو روند که آیا این زندگی، همان آرزوهایی است که قرار بود تجربه کنند؟ آیا قرار بود با زحمت، زندگی بهتری بسازند و رویاهایشان اینگونه در ناقوس جنگ از دست برود؟ روزهایی که زیر سایه جنگ سپری می‌شوند، امید به زندگی را به تدریج کمرنگ کرده و سایه‌ای از ناامیدی بر دل‌ها نشسته است.

با وجود تمامی این چالش‌ها تاریخ گواهی می‌دهد که این ملت بزرگ هرگز تسلیم نشده و همواره با نوری از امید، تلاش کرده‌اند بر مشکلات پیروز شوند. این ایستادگی و همت، ریشه در تاریخ و فرهنگ غنی ایران دارد و به یقین، مردم این دیار بار دیگر خواهند کوشید با همبستگی و اتحاد، راهی به سوی آینده‌ای روشن‌تر و پرامید بیابند. زندگی مردم ایران در سایه چالش‌ها و مصائب، همواره با روحیه‌ای مقاوم و افتخارآمیز ادامه داشته است. این روحیه نه‌تنها در برابر مشکلات ایستادگی کرده بلکه همواره به دنبال تحقق آرزوها و ایجاد شرایطی بهتر برای نسل‌های آینده بوده است. به امید روزی که با همت و اراده قوی دوباره بتوانیم سرزمین‌مان را به سوی سربلندی و پیشرفت هدایت کنیم.


🔻روزنامه اعتماد
📍 درباره ددمنشی اسراییل
✍️ بهروز بهزادی
در طول تاریخ جنگ‌هایی که در نقاط مختلف جهان اتفاق افتاده است، روزنامه‌نگاران یا همان اهالی رسانه در کنار کادرهای پزشکی همواره از مصونیت برخوردار بوده‌اند. مثال بارز این مساله فیلم‌هایی است که سناریوی آنها توسط نویسندگان یا روزنامه‌نگاران بزرگ نوشته شده است و نشان می‌دهد که نظامیان چگونه رفتار شایسته‌ای با خبرنگاران و پزشکان و پرستاران داشته‌اند. این مدعا را شما می‌توانید در فیلم‌هایی درباره جنگ جهانی اول و دوم که ساخته شده است ملاحظه کنید.
اما ظاهرا بعضی از کشورها این قواعد و قوانین را زیر پا گذاشته‌اند که نمونه بارز آن رژیم حاکم در اسراییل است که می‌توان به جنایت آنان در برابر فلسطینیان و به ویژه جنگ غزه اشاره کرد. اسراییل در جنگ غزه علاوه بر حمله به بیمارستان‌ها به بهانه‌های مختلف و کشتن پزشکان و پرستاران در کنار امدادگران، اهالی رسانه‌ها را نیز از دم تیغ گذرانده است تا آنجا که مرگ حدود ۵۰ خبرنگار محصول این ددمنشی بوده است.
این رفتار نظامیان اسراییلی را اگر از دور و به واسطه نویسندگان و فیلمبرداران در غزه شاهد بوده‌ایم، امروز به چشم خود در تهران و کرمانشاه می‌بینیم. حمله به استودیوی صدا و سیما در ساختمان شیشه‌ای که نشانه درنده‌خویی مغزهای علیل حاکم بر اسراییل است در کنار بمباران بیمارستانی در کرمانشاه نشانه این حقیقت است که رژیم اسراییل هیچ قاعده و قانونی را به رسمیت نمی‌شناسد.
اگر تاکنون پزشکان بازتاب‌های اندکی داشته‌اند، روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه که قلم به دست و با نوشتن الفتی دیرینه دارند، باید برای همیشه تشت رسوایی اسراییلیان را از بام بر زمین بیندازند.


🔻روزنامه شرق
📍 چند نکته در مورد جنگ تجاوزکارانه اسرائیل
✍️ کوروش احمدی
۱- حمله اسرائیل به ایران، جنگی است تجاوزکارانه و بدون توجیه و ‌دلیل. ادعاهای اسرائیل هیچ پایه و اساسی در روابط و حقوق بین‌الملل ندارد. این تجاوز برخلاف ادعا، «حمله پیش‌دستانه» نیست. دفاع مشروع در حقوق بین‌الملل و مطابق نص صریح ماده ۵۱ منشور ملل متحد تنها در صورت وقوع یک حمله علیه یک کشور معنی دارد. مفهوم «دفاع پیش‌دستانه» همواره مردود بوده و جایی در حقوق بین‌الملل ندارد. کشورهایی که در گذشته چنین مفهومی را برای توجیه تجاوزات خود مطرح کرده‌اند، حداقل مدعی تهدید نظامی فوری و قریب‌الوقوع بوده‌اند.
روشن است هیچ تهدید حتی دوری چه رسد به تهدید فوری و قریب‌الوقوع از جانب ایران ‌متوجه اسرائیل نبوده است. صرف غنی‌سازی اورانیوم، اقدامی تهاجمی نیست؛ ضمن اینکه اورانیوم غنی‌شده نیز سلاح نیست. دوایر اطلاعاتی آمریکا در برآوردهای اطلاعاتی ملی (NIE) طی سال‌های اخیر همواره بر اینکه ایران تصمیمی برای ساخت سلاح اتمی ندارد، تأکید کرده‌اند. گروه‌های محور مقاومت نیز حداقل در ماه‌های اخیر عملا غیرفعال بوده‌اند و صحبت‌های گهگاه‌ مقامات ایرانی از «نابودی اسرائیل» در پنج دهه گذشته نیز، قابل فهم است.
۲- هیچ ایرانی مقید به اصول و اخلاق و دارای حداقلی از آگاهی درباره سیاست و روابط بین‌الملل، هیچ ارزشی برای ادعاهای افراطیون اسرائیلی درباره جامعه و حکومت در ایران قائل نمی‌شود. این جماعت در دهه‌های اخیر با نفی کامل حقوق ابتدایی ملت فلسطین و فرد فلسطینی و جلوگیری از تشکیل یک میهن فلسطینی، یکی از دلایل اصلی آشوب‌ها و بی‌ثباتی‌ها در منطقه بوده‌اند. ادعاهای نتانیاهو درباره «مبارزه با دیکتاتوری» و «روز آزادی» هیچ تفاوتی با ادعاهای مشابه صدام در آستانه تجاوزش به ایران در سال ۵۹ ندارد.

دلخوش‌کردن معدودی به قصاب قصه، مایه شرمساری است. در اینکه ایرانیان به ‌بسیاری از امور معترض هستند، هیچ شکی نیست؛ اما این اموری است که در داخل ایران و بین ایرانیان و بدون فضولی امثال صدام و نتانیاهو باید حل‌وفصل شود. نتانیاهو به اتهام فساد تحت تعقیب دادگاه داخلی‌ و به اتهام جنایت جنگی و نسل‌کشی و استفاده از گرسنگی به‌عنوان سلاح جنگی تحت تعقیب دیوان دادگستری بین‌‌المللی است. دعاوی چنین تبهکاری در مورد ایران و ایرانیان، تنها تاکتیکی مفتضح در جنگ روانی است.

۳- منافع و امنیت ملی ایران ایجاب می‌کند ‌تمرکز جمهوری اسلامی ایران بر خاتمه هر‌چه سریع‌تر این جنگ باشد. در‌حالی‌که منابع اسرائیل به خاطر اتکا بر آمریکا و اروپا و برخورداری از سلاح کشتار انبوه نامحدود است، منابع هیچ کشوری نامحدود نیست. ایران نیز به منابع خود برای دفاع از خود در برابر برخی همسایگان طماع که مشتاق تضعیف کشور و بلکه تجزیه ایران هستند، نیاز دارد. ایران در مدار توسعه از همتایان خود بسیار عقب افتاده است. لازم است با خاتمه این جنگ و خاتمه مناقشات ژئوپلیتیک برای یک دوره طولانی بر توسعه اقتصادی متمرکز شود. تنش‌های مستمر پنج‌دهه‌ای در داخل و خارج توان این ملت را تحلیل برده و آن را بر لبه پرتگاه قرار داده است.

‌۴- فراموش نکنیم که ما با جنگی کلاسیک بین دو کشور هم‌مرز که سربازان و نیروی زمینی و خاکریز و... در آن اهمیت محوری دارند، مواجه نیستیم؛ ما با یک جنگ هواپایه که بین دو کشوری که هزار‌و ۱۰۰ کیلومتر از هم فاصله دارند، مواجه هستیم. جنگی که کاملا و انحصارا ماهیتی تکنولوژیک و الکترونیک دارد. در این جنگ اساسا سرباز نقش ندارد. نفوذ حتما در ضرباتی که خوردیم نقش داشته، اما شاید نقش فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی و چیزهایی را که ما هنوز نمی‌شناسیم،‌ نباید نادیده گرفت. این یعنی ‌ما در حوزه‌ای درگیر شده‌ایم که حوزه مزیت نسبی ما نیست. بنابراین هر‌چه سریع‌تر از آن خارج شویم به سود ما‌ست.

۵- در منازعات مسلحانه، جز در مواردی که تسلیم یکی در برابر دیگری ممکن باشد، همیشه دیپلماسی راه برون‌رفت از منازعات است. ایران باید به سهم خود به دیپلماسی میدان دهد؛ به‌ویژه اگر بپذیریم که امکانات اسرائیل به خاطر وصل‌بودن به آمریکا و اروپا نامحدود است. مذاکرات ایران و آمریکا بستری آماده برای تمرکز بر دیپلماسی است. اگر‌چه تعلیق مذاکراتی که برای یکشنبه گذشته پیش‌بینی شده بود، قابل درک است، اما ایران نباید خود را مخالف یا بی‌میل به مذاکره نشان دهد و از این طریق مسئول توقف مذاکرات معرفی شود. حداقل فعلا راه دیگری برای پیگیری تلاش‌های دیپلماتیک برای خاتمه جنگ جز همان کانال مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا وجود ندارد. اقدام از طریق قطر و عمان یا روسیه نیز ما را به همان سرمنزل می‌رساند. پیگیری محکومیت تجاوزات رژیم اسرائیل توسط این یا آن نهاد بین‌المللی خوب است و باید با جدیت دنبال شود، اما تأثیر عملی بر کسی که رسما به نسل‌کشی و استفاده از سلاح گرسنگی علیه غیرنظامیان متهم است، نخواهد داشت.


🔻روزنامه رسالت
📍 جنگ بدون مرز
✍️ محمدکاظم انبارلویی
۱- دو ماه قبل که ترامپ علیه ملت ایران رجز می‌خواند و علنا تهدید به حمله نظامی می‌کرد، دو ماه پیش که ترامپ نامه به امام خامنه‌ای نوشت در آن از این موضع اندکی عقب نشسته بود و فریب مذاکرات را پیش گرفت، عباس عراقچی، وزیر خارجه شجاع ما در پاسخ‌های کوبنده و حکیمانه خود یک نکته را به طرف آمریکایی و شرکای صهیونیستی آن‌ها گوشزد کرد؛ این نکته، این حرف دقیق و راهبردی بود که؛ «اگر شرارت کنید پاسخ ما بدون مرز خواهد بود.»
۲- جنگ بدون مرز چیست؟ ما در کجا قرار داریم؟
معمولا اخبار جنگ‌های جهان این است دو کشور یا دو ملت با دو آرایش نظامی در زمین یا در آوردگاه جنگ حضور پیدا می‌کنند، با هم می‌جنگند از هم اسیر یا کشته و زخمی می‌گیرند. در جنگ بدون مرز از آوردگاه زمینی و آرایش نظامی دو طرف خبری نیست. نبرد یا در هوا و فضا شروع می‌شود یا در داخل سرزمین‌های آن‌ها بدون این‌که مرز مشترکی باشد.
اکنون ما در وسط معرکه جنگ بدون مرز قرار داریم.
۳- حالا که چند روز از این نبرد بدون مرز می‌گذرد، ارزیابی استراتژیست‌های جهان تفوق و برتری ملت ایران را در این نبرد آشکارا ملاحظه می‌کنند.
امام خامنه‌ای صبورانه، حکیمانه و شجاعانه جنگ را مدیریت می‌کنند. ملت ایران و دولت جمهوری اسلامی مثل کوه پشت سر رهبری یکپارچه و متحد ایستاده‌اند. نیروهای مسلح ما با تدابیر هوشمندانه و دقیق فرمانده کل قوا به‌طور بالفعل و بالقوه توانایی‌هایی دارند که هم‌اکنون و در آینده شگفتانه‌های نظامی خود را رو می‌کنند.
۴- ترامپ قمارباز وارد یک قمار نظامی شده است. این آخرین قمار او در زندگی اقتصادی و سیاسی اوست. او اکنون در دامی گرفتار شده است که همواره از آن فرار می‌کرد. او خواهد فهمید قمار روی میدان مین آورده‌ای نخواهد داشت.
حجم خرابی‌ها و ویرانی‌ها در سرزمین‌های اشغالی به‌ویژه در حیفا و تل‌آویو به‌قدری ویرانگر است که همین مقدار که رسانه‌های عبری از آن انعکاس می‌دهند «بیچارگی» آن‌ها را واتاب می‌دهد.
صحنه‌های ویرانی در این دو شهر به تعبیر برخی ناظران جهانی صحنه‌های آخرالزمانی است. آن‌ها اکنون در حال چشیدن طعم تلخ ویرانی‌هایی هستند که در غزه و لبنان مرتکب شدند.
۵- ارتش مقتدر و سپاه نیرومند ایران اکنون در حال اجرای مأموریت بیرون کردن آمریکا از غرب آسیا هستند. نبرد با رژیم اشغالگر قدس مقدمه اجرای این مأموریت است. ما اکنون در مرز هوایی با رژیم صهیونیستی می‌جنگیم، با توسعه «جنگ بدون مرز» همین نبرد را در نقاط دیگر منطقه به‌ویژه در خلیج همیشه فارس و تنگه هرمز تجربه خواهیم کرد. بازرسی و توقیف کشتی‌های کشورهایی که در سمت غلط تاریخ ایستاده‌اند قدم اول باید باشد.
۶- معمولا در نبردهای نظامی دو تلفن قرمز این سو و آن‌سوی نبرد وجود دارد که هر وقت هر دو یا یکی به ستوه آمد پیشنهاد صلح و آتش‌بس بدهد. در این جنگ تلفن قرمزی از سوی ما وجود ندارد. دو شاخه تلفن قرمز را از پریز خارج کردیم. انگشتان ما فقط روی ماشه پرتاب موشک و پهپاد متمرکز است.
۷- افق این ماجرا برای ما مثل روز روشن است. پیروزی ملت ما معادلات قدرت در منطقه را به‌سرعت تغییر می‌دهد. این پیروزی، صلح و آرامش در منطقه و امنیت را در جهان حداقل برای مدتی تضمین خواهد کرد.
۸- تعلیق و سپس قطع همکاری‌های ایران با آژانس فوری‌ترین مسئله برای ماست چون ناظران آژانس جاسوس اسرائیل و آمریکا هستند. برچیدن دوربین‌های آژانس، یک اقدام اولیه می‌تواند باشد.
۹- هیچ مردمی به‌اندازه مردم لبنان، غزه و سوریه از پیروزی‌های اخیر ایران در نابودی زیرساخت‌های رژیم اشغالگر قدس خوشحال نیستند.
مردم جهان و آزادگان پنج قاره جهان به‌زودی به کاروان شادی نابودی اسرائیل غاصب خواهند پیوست. آثار آن به‌تدریج در رسانه‌های جهان واتاب پیدا خواهد کرد.
۱۰- امروز درهای جهنم به‌سوی غاصبان قدس و فرعونیان زمان گشوده شده است. فرماندهان ارشد سال‌های غرورآفرین و تاریخ‌ساز دفاع مقدس و دانشمندان فرهیخته‌ای که طی سال‌های پس از دفاع مقدس ملت ایران در برابر هجوم وحشیانه دشمنان ایران و اسلام تجهیز کردند، پیش‌قراولان این راه نورانی هستند. همه ما در محضر خدای تبارک و تعالی هستیم. این درک را ملت ایران دارد که، خدا با ماست.
إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ (شعرا آیه ۶۲)
سند معیت الهی را در قیام موسای پیامبر دیدیم. این حادثه در جنگ بدون مرز ما حتما تکرار خواهد شد.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین