يکشنبه 25 خرداد 1404 شمسی /6/15/2025 6:43:41 PM

🔻روزنامه تعادل

📍 قطعنامه شوراَی حکام و راهکار کاهش تنش‌های موجود

✍️ حسن بهشتی‌پور

در روزهایی که تهاجم اسراییل و پاسخ کونبده ایران شرایط خاصی را در منطقه ایجاد کرده، لازم است نگاهی به زمینه‌های بروز این رخدادها و راه‌های برون‌رفت از آن انداخته شود. برای نخستین‌بار در ۲۰ سال اخیر، شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران را به نقض تعهدات پادمانی متهم کرد. در مقابل ایران با سیاسی خواندن این اقدام، مقابله‌ به مثل را در دستور کار قرار داد. کشورهای غربی در حالی ایران را ناقض تعهدات پادمانی می‌دانند و با تصویب این قطعنامه بر فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی افزوده‌اند که ایران طی سال‌های اخیر، بیشترین میزان نظارت‌ها و بازرسی‌ها را در مقایسه با سایر اعضای آژانس پذیرفته است. با این حال، صدور این قطعنامه تنش‌های موجود را وارد مرحله‌ای جدید کرده و احتمال فعال‌سازی مکانیسم‌های تنبیهی همچون «ماشه» (Snapback) را افزایش داده است. پرسش کلیدی این است: این قطعنامه به کجا خواهد انجامید؟ آیا امکان یافتن مسیری برای کاهش تنش‌ها وجود دارد یا باید در انتظار تشدید بحران بود؟
۱- تحلیل آرای کشورها در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی: رأی‌گیری اخیر در شورای حکام بیانگر شکاف‌های دیپلماتیک میان اعضاست. این آرا را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: کشورهای موافق (۱۹ کشور): شامل امریکا، تروییکای اروپایی (فرانسه، انگلیس، آلمان)، ژاپن، کره‌جنوبی، کانادا، اسپانیا، استرالیا، اوکراین، ایتالیا و چند کشور دیگر. این کشورها عمدتا همسو با سیاست‌های غرب، بر افزایش فشار بر ایران تأکید دارند. کشورهای ممتنع (۱۱ کشور): از جمله هند، پاکستان، مصر، اندونزی، الجزایر، برزیل، آفریقای‌جنوبی، غنا، تایلند، ارمنستان و بنگلادش. این کشورها با اتخاذ رویکردی محتاطانه، از ورود مستقیم به تنش‌ها پرهیز کردند، ولی حمایت روشنی نیز از ایران نداشتند. کشورهای مخالف (۳ کشور): روسیه، چین و بورکینافاسو که صراحتا در حمایت از ایران رأی منفی دادند و مواضع غرب را به چالش کشیدند. البته ونزوئلا و پاراگوئه به دلیل عدم پرداخت حق عضویت، از رأی‌دهی محروم بودند. نکته مهم اینکه تنها دو کشور بیش از نصف اعضای شورای حکام به این قطعنامه رأی مثبت دادند که نشان‌دهنده کاهش میزان اجماع نسبت به دوره‌های پیشین است؛ به‌رغم تلاش‌های امریکا و متحدانش، اکثریتی نسبتا ضعیف حاصل شد. در میان اعضای بریکس، کشورهایی چون برزیل، آفریقای جنوبی و هند برخلاف چین و روسیه رأی ممتنع دادند. این امر بیانگر ملاحظات اقتصادی و دیپلماتیک این کشورها و تمایل‌شان به حفظ روابط با غرب است. همچنین برخی کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، مانند غنا، تایلند، آرژانتین و کلمبیا که در گذشته از مواضع ایران حمایت می‌کردند، این بار رأی ممتنع یا حتی موافق دادند که می‌تواند ناشی از تغییرات پشت‌پرده در معادلات دیپلماتیک باشد.
۲- تشدید تنش‌ها و احتمال فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط تروییکا: با تصویب این قطعنامه، احتمال افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران بالا رفته است. به‌ویژه، تروییکای اروپایی ممکن است با استناد به این رأی، روند فعال‌سازی مکانیسم ماشه را برای بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت بررسی کند. ازجمله عوامل تشدید تنش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: افزایش ادعاهای غرب مبنی بر عدم پایبندی ایران به تعهدات پادمانی، ورود پرونده ایران به فاز جدیدی از مذاکرات، همراه با درخواست‌های تازه برای محدودسازی برنامه غنی‌سازی؛ احتمال فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط تروییکا برای مشروعیت‌بخشی به بازگشت تحریم‌ها؛ مواضع امریکا که با تأثیرپذیری از اسراییل، بر مخالفت با هرگونه غنی‌سازی در ایران پافشاری می‌کند و فضای دیپلماتیک را پیچیده‌تر ساخته است. در چنین شرایطی، ایران نیازمند طراحی راهبردی جدید است تا مانع از ورود بحران به مرحله‌ای غیرقابل مدیریت شود.
۳- عبرت‌آموزی از تجربه‌های گذشته برای هر دو طرف: سیاست هسته‌ای ایران طی دو دهه اخیر بین دو راهبرد تعامل و تقابل با غرب در نوسان بوده است. مرور این روندها نشان می‌دهد هیچ ‌کدام از این دو راهبرد، به تنهایی نتیجه مطلوبی در پی نداشته‌اند: دوره نخست تعامل (۱۳۸۲ – ۱۳۸۴): تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی برای اعتمادسازی، اما بی‌نتیجه ماندن مذاکرات و ارجاع پرونده به شورای امنیت.دوره دوم تقابل (۱۳۸۴ – ۱۳۹۰): ازسرگیری غنی‌سازی پس از دو سال که منجر به اعمال تحریم‌های سنگین و صدور قطعنامه‌های متعدد شد. دوره سوم تعامل مجدد (۱۳۹۱ – ۱۳۹۷): مذاکرات منجر به توافق برجام و کاهش تحریم‌ها، اما شکست آن پس از خروج امریکا در دوران ترامپ. دوره چهارم (از ۱۳۹۷ تاکنون): ترکیب تقابل و تعامل؛ افزایش سطح غنی‌سازی در کنار ادامه مذاکرات برای احیای برجام، ولی بدون دستیابی به نتیجه نهایی.تاریخچه فوق نشان می‌دهد که نه تقابل کامل و نه تعامل صرف، راه‌حل پایدار نبوده‌اند. در این میان، طرح یک توافق موقت می‌تواند به عنوان راهکاری میانی و واقع‌بینانه مطرح شود.
۴- راهکار پیشنهادی: توافق موقت شش‌ماهه تعلیق غنی‌سازی در برابر تعلیق تحریم‌ها: با توجه به ناکامی راهبردهای پیشین، پیشنهاد توافق موقت می‌تواند مسیر دیپلماتیک جدیدی بگشاید. ایران می‌تواند تعلیق شش‌ماهه غنی‌سازی را در ازای تعلیق برخی تحریم‌های کلیدی پیشنهاد بدهد، ازجمله: فروش آزاد نفت؛ آزادسازی دارایی‌های بلوکه ‌شده؛ رفع موقت تحریم بانک مرکزی برای تسهیل نقل و انتقال مالی.
چنین توافقی می‌تواند: ایران را از فشار سیاسی خارج کرده، بدون واگذاری امتیاز قطعی؛ فضای لازم برای بازگشت به مذاکرات نهایی را فراهم سازد؛ نگرانی کشورهای منطقه از احتمال بروز جنگ ناخواسته را کاهش بدهد؛ اعتماد تروییکا و امریکا را نسبت به صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران تا دستیابی به توافق جامع، افزایش دهد. حتی اگر این پیشنهاد بلافاصله پذیرفته نشود، می‌تواند زمینه‌ای برای آغاز گفت‌وگو و کاهش تنش‌ها ایجاد کند. رأی‌گیری اخیر در شورای حکام، بیانگر تشدید فشارهای دیپلماتیک علیه ایران بود؛ اما هنوز فرصت‌هایی برای مانور دیپلماتیک باقی است. برای جلوگیری از ورود بحران به مرحله‌ای خطرناک، ایران نیازمند ارائه یک ابتکار جدید است که ضمن کاهش تنش‌ها، مسیر مذاکرات را هموار کند. توافق موقت با محوریت تعلیق متقابل غنی‌سازی و تحریم‌ها، می‌تواند گامی معقول و راهبردی برای خروج از بن‌بست فعلی باشد؛ به ‌گونه‌ای که ضمن حفظ ظرفیت‌های استراتژیک ایران، فضا را برای کاهش فشارهای بین‌المللی نیز فراهم بیاورد.


🔻روزنامه دنیای اقتصاد

📍 دوباره جنگ ...

✍️ نوید رئیسی

۴۵ سال پیش، جنگ ایران و عراق در ۳۱شهریورماه سال۱۳۵۹ با تهاجم گسترده یگان‌های نظامی به خاک کشور و بمباران فرودگاه‌ها و پایگاه‌های هوایی در شهرهای مختلف به‌طور رسمی آغاز شد.

بهانه صدام حسین، رئیس‌جمهور وقت عراق برای این تجاوزگری، اختلافات مرزی بر سر آبراه اروندرود و بازپس‌گیری مناطقی بود که ایران، مطابق با قرارداد۱۹۷۵ الجزایر کنترل آنها را در اختیار گرفته بود. به‌طور مشخص، صدام حسین، ۵ روز پیش از آغاز رسمی جنگ، در ۲۶شهریور۱۳۵۹ قرارداد الجزایر را لغو و در جلوی دوربین‌های تلویزیونی پاره کرد. اما نه این لغو یک‌طرفه، نه گزارش‌های اطلاعاتی در مورد جابه‌جایی‌های گسترده نیروهای عراقی در مرزهای کشور و نه حتی، هشدار برخی کشورهای دوست و بی‌طرف مبنی بر حمله قریب‌الوقوع عراق، هیچ یک نتوانست توجه سیاستمداران در تهران را به خود جلب کند. جنگ ایران و عراق با یک غافلگیری استراتژیک آغاز شد و برای مدت ۸سال تا زمانی که تهران در ۲۷تیر۱۳۶۷ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد را پذیرفت، ادامه یافت. جنگی که بنا بر برآوردها بین ۵۰۰ تا ۱۲۰۰میلیارد دلار خسارت به کشور وارد کرد و به بهای جان بیش از ۲۰۰هزار ایرانی تمام شد. 

۳۷سال بعد، در بامداد ۲۳خرداد۱۴۰۴، کمتر از ۲۴ ساعت پس از صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران و درست یک روز پس از پایان فرصت ۲ماهه دونالد ترامپ به مذاکره، کشور با بزرگ‌ترین تجاوز نظامی به خاک خود پس از پایان جنگ ۸ساله با عراق مواجه شد. این‌بار نیز چنین به‌نظر می‌رسید که کشور دست‌کم در ساعات اولیه با غافلگیری مواجه شده است. شاید یکی از دلایل این غافلگیری، اتکای بیش از حد بر این باور بود که مذاکره بر سر پرونده هسته‌ای می‌تواند همچون دوره‌های پیشین به درازا کشیده شود؛ باوری که توسط ذهنیت برساخته تاجر قلدرمآب از دونالد ترامپ تقویت می‌شد. در واقعیت اما دونالد ترامپ که با وعده پایان دادن به جنگ‌ها از آسیا تا اروپا به قدرت رسیده بود، سرنوشتی متفاوت را برای مردمان خاورمیانه از غزه تا ایران در سر می‌پروراند. 

اکنون نخستین نسل متولدین پس از انقلاب که کودکی خود را در جنگ سپری کردند، در بدو ورود به میانسالی شاهد احتمال تکرار تاریخ برای فرزندان خود هستند. عقلانیت ایرانی می‌تواند با تجربه‌اندوزی از گذشته، همراه با مقاومت روندی متفاوت را رقم بزند.

 

🔻روزنامه کیهان

📍 با هر چه به دستم برسد آمده‌ام جنگ

✍️ محمدهادی صحرایی

سحرگاه 23 خرداد 1404 بی‌شک شروع روز بلندی است که عذاب آخرالزمانی بنی اسرائیل در آن رقم خواهد خورد. وقتی رژیم صهیونی، مردم آسوده در خواب را هدف حمله قرار می‌دهد و شماری از سرداران و دانشمندان ما را ترور می‌کند باید این نکته را هم بداند که اگر شروع جنگ با آنها باشد ولی هرگز خاتمه‌اش در اختیار و توان آنها نیست. نادان است کسی که سنگی را به چاه انداخته و دیگران را به زحمت می‌اندازد. جمله جالبی را یک صهیونیست گفته بود که نشان از تلاطمی است که در آن به سر می‌برند. او گفت «حمله ما به ایران برای آنست که از محو شدن خود در زمین جلوگیری کنیم» ولی به این نکته اشاره نکرده بود که این اقدام، تنها مرگ تدریجی آنها را به مرگ دفعی تبدیل خواهد کرد.
آنها یا به واقع نمی‌فهمند و در اشتباهات پی‌درپی غوطه‌ورند و شبیه دیوانه مستی شده‌اند که تیغ به دست دارند و هم به جان مردم افتاده و هم خود را به مرگ می‌رسانند. اگر کشتن زن و کودک در خواب، برای آنها آرامش و حیات می‌آورد، در این هیجده ماه جنایاتشان علیه غزه می‌توانستند به ثبات و آرامش برسند و آنها را بعد از طوفان‌الاقصی، از این زندگی سگی برهاند. دیگر این منطقه برای حیات صهیونی جای مناسبی نیست و جهنم بهتر از این نکبت و خفتی است که به آن گرفتارند. آنها نمی‌دانند که استفاده از بمب‌های با تناژ بالا برای آنها پیروزی نمی‌آورد و تنها گورشان را عمیق‌تر می‌کند و نتانیاهو و رؤسای جمهور قبلی و فعلی آمریکا در این دفن زباله صهیون شریکند. 
 کشتن بی‌گناهان و خون آنها، نیلی شده که قدرت فرعون و ثروت قارون و تزویر سامری را غرقه خواهد کرد و هرکه به این ارابه در سراشیبی مرگ، دل بسته باشد به خسران و ناامیدی مبتلا خواهد شد. رژیم صهیونی در مورد فرماندهان ما هم اشتباه کرد. اول اینکه شهادت، لباسی قیمتی است که خدا بر تن بندگان خالص خود می‌پوشاند و دری از درهای بهشت است که به روی خاصان گشوده می‌شود و درِ دوزخ را به روی قاتلان آنها باز می‌کند. و دوم اینکه امثال شهدای نازنینی مثل حاج قاسم و زاهدی و نیلفروشان و... و امروز هم که باقری عزیز و سلامی نازنین و رشید سربلند و حاجی‌زاده قهرمان و طهرانچی بزرگوار و عباسی و دانشمندان سرافراز و ... ما را گرفتند، در اصل آنها را به آرزویشان رساندند و اگرچه ما در غم از دست دادن آنها به سوگ نشسته‌ایم و این جنگ نهائی را بدون حضور آنها می‌رزمیم ولی از صمیم قلبمان به آن بزرگان تبریک می‌گوییم.
دانشمندان ما هم همینگونه‌اند و نخبگانی‌اند که با شهادتشان در آسمان تاریخ ایران ماندگار شدند. آنها چراغ تاریک تاریخ شدند و علم به قهقرا رفته تجربی غرب را به علم الهی هدایت خواهند نمود و به جای طعم تلخ غصه و اشکی که به خاطر سقوط علم از آسمان و ویرانیِ آبادانی‌ها و خانه‌ها به کام مردم ریخته شده، دهان بشر را با علم متعهد شیرین خواهند کرد. دانشمندان ما شیر و شکر علم و ایمان را به هم آمیخته و آنچه نور است را به بشریت عرضه کرده‌اند. چه آن زمان که جنگل‌نشینان آنگلوساکسونی روی درخت زندگی می‌کردند و فردوسی ما شاهنامه می‌سرود و مردم زمزمه می‌کردند و چه زمانی که غربی‌ها در کوچه و خیابان به کمین هم می‌نشستند و یکدیگر را شکار می‌کردند و می‌خوردند و ابن‌سینای ما در ایران، شفا و قانون می‌نوشت؛ همه گویای زمین نخبه‌پرور ایران است.
فرهنگ ما چنان است که توانستیم حتی تاتار و مغول وحشی را رام کرده و نسل آن خونخواران را مسلمان کنیم و پای دین و فرهنگ و هنر بنشانیم. نسل امروز دشمنان ما در غرب، اگرچه ظاهری فریبنده برای خود فراهم کرده‌اند ولی همان بنی اسرائیل پیغمبرکُش و دزدان دریایی‌اند که به تکنولوژی و رسانه، مجهز شده ولی در اصل، وحشی‌تر از چنگیز و تیمورند. جنایت این دو ساله نتانیاهو در غزه، که با پشتیبانی جهان سلطه انجام می‌شود تا ابد روی ستمگران بنام تاریخ را سفید کرده و مجامع و محاکم حقوق بشری را شرمگین نموده و مردم جهان را کلافه کرده است. و این کلافه‌گی و اضطراب را فقط می‌توان با مرگ دردناک صهیون و تنبیه بازدارنده شرکای جنایتکارش، التیام بخشید. 
حمله سحرگاه جمعه اسرائیل به ایران را می‌توان در پروژه‌ای دید که طراحی آن مدت‌ها پیش و به گفته خودشان بعد از عملیات وعده صادق ایران انجام شده بود. در طراحی آنها همین مذاکره‌ای بود که در دهان‌ها افتاد و وظیفه‌اش معطل کردن و فریب ما بود. مذاکره‌ای که ساده‌لوحان می‌گفتند سایه جنگ را از سر مردم کم می‌کند که نکرد و بدتر هم شد و همان‌طور که بزرگان گفتند گره کار را کورتر کرد. واگذار احمق، نفوذی، خائن و... به خدا که از پرونده‌سازی هسته‌ای تا تعهدات یکطرفه قراردادهای خسارت‌بار و تا مذاکرات بی‌خیر و تا ناترازی امروز را می‌توان در کارنامه آنها دید. سمپات‌های رسانه‌ای جریان نفوذ، چنان گستاخانه افکار عمومی را منحرف کردند که تحریم‌های آمریکا در میانه مذاکرات را مخلّ مذاکره ندیدند ولی حتی طنز انتقادی کیهان علیه ترامپ را با فحاشی پاسخ دادند.
 موافقت حکیمانه و همراه با اعلام صریح عدم اعتماد به آمریکا و عدم خوش‌بینی به مذاکره، این ترفند حریف را هم نقش برآب کرد و به همگان نشان داد که آمریکا مذاکره را برای تسلیم می‌خواهد 
و نه حل مسائل فیمابین.
ما در حال مذاکره با آمریکاییم که نیروی نیابتی‌اش پاچه ما را گرفت و عجیب آنکه مورد حمایت آمریکا هم قرار گرفت. مذاکره‌ای که ابزاری برای وقت‌کشی، دغلکاری، خوراک تبلیغاتی، بهانه‌گیری آمریکا و بستن دست ماست. گزارش دبیر مزور آژانس و بیانیه شیطانی او هم فرصت مناسبی را پیش آورد تا به حمله سحرگاه جمعه رسید و پیکر بی‌جان عزیزانمان را روی دستمان گذاشت. بارها گفته شد که مذاکره خوب است ولی با اهلش. و مدارا خوب است نه با دشمن. به ویژه آنکه دشمنت آمریکا و به ویژه شروری مثل ترامپ دروغگوی قمارباز باشد. با دشمن باید مقتدرانه برخورد کرد نه ملتمسانه و این لزوماً به معنی جنگ نیست، به معنی اعتماد نکردن به دشمن و پیشنهادهای اوست. 
می‌توان تحلیل دقیق‌تر و واضح تری از حمله سحر جمعه اسرائیل داشت. فهمیدن این واقعیت که اسرائیل، چیزی برای از دست دادن ندارد را می‌توان در گفته یکی از مقامات رژیم که در ابتدای این مطلب آمد و نمونه‌ای از فضای حاکم بر فضای فکری آنهاست دید ولی یکی دیگر از مسئولین رژیم اشغالگر گفت که وارد راه بی‌بازگشت اسرائیل، شده‌ایم. آنها تمام رؤیاهای شیرین خود را در حال ذوب شدن می‌بینند و مثل عقرب در محاصره آتش‌اند و چاره‌ای جز خودکشی برای خود نمی‌بینند و این، انتحار باید به گونه‌ای باشد که بتواند با کشتن دیگران و رمق‌کشی از دشمنانشان، جبهه استکبار را هم تقویت کند.
سیلی جانانه رزمندگان ما به اسرائیل که بی‌فاصله، پس از سخنان مقتدرانه رهبر معظم انقلاب انجام شد اگرچه در نوع خود بی‌نظیر و صفای جگر داغدیده مردم مظلوم و عزیز ما و مستضعفین جهان بود ولی آنچه مطالبه است تداوم آن تا رسیدن به نتیجه نهائی است و نشان داد اگرچه دلمان پرخون و جگرمان شرحه از فرصت‌سوزی، و عزیزان از دست رفته است و وجودمان لبریز نفرت از نفوذی‌ها و منافقین و بی‌وطن‌هایی است که کارشان، آبکشی شیاطین نحس و نجس است ولی کار ما از انتقام جمعه شروع شده و تا ازاله خبث صهیون باید ادامه یابد. امروز روز عزاداری نیست و روز جنگ است. اکنون باید شغل و شعار ما «با تیغ نشد تیر نشد نیزه نشد، سنگ / با هرچه به دستم برسد آمده‌ام جنگ» باشد. امروز یکی از مهم‌ترین عرصه‌های نبرد، فضای مجازی و تولید محتوای مؤثر و مفید و پرهیز از انتشار هرگونه مطلبی است که روحیه ما را تضعیف و دشمن را مقتدر یا مناطق نظامی را افشا کند. 
شهید سپهبد سلامی می‌فرمود که افراد ابتدا در ذهن خود شکست می‌خورند و بعد در صحنه نبرد. باید بدانیم که این روزگار، که جنگ بین کفر و توحید است، آرزوی همه صالحان و پیامبران بوده و فرصتی برای ماست که در کنار بزرگان، خودی نشان بدهیم. شروع کار ماست و روحیه خود و اطرافیانمان و در فضای مجازی را باید تقویت کرد و همیشه بزرگان شهیدمان را به یاد ‌آوریم که این میراث بزرگ را با چه مشقتی به ما رساندند و از ما توقعی غیر از استقامت و رزمیدن ندارند. همه ما با دیدن سپهبد باقری حسن باقری نابغه را به یاد می‌آوردیم. همه دلتنگ کلمات شمرده سپهبد سلامی و حکمت پی‌درپی اوییم که ترجمان قرآن بود. همه ما به سپهبد رشید که طراح جنگ پیچیده بود می‌بالیم. همه ما دلتنگ لبخند و انرژی مواج در کلام شهید حاجی‌زاده هستیم. همه ما برای دانشمندان شهیدمان غصه داریم و با تصویر دخترکی که سرش زیر سنگ له شد، به خود می‌پیچیم و... ولی امروز روز نبرد و حمایت از رزمندگان ارتش و سپاه است و نیزه از دست نینداز که جنگ است هنوز و به فضل خدا، نسل ما شرشیطان را کم می‌کند.

🔻روزنامه ابتکار

📍 ایستاده باید مرد!

✍️ محمدعلی وکیلی

در لحظه تحریر سرمقاله، حالت دوگانه‌ای دارم: از یک سو روحیه شکسته و‌ غمبار در نتیجه حمله ددمنشانه رژیم کودک کش صهیونیستی به تمامیت سرزمینم و به شهادت رساندن تعدادی از سرمایه‌های علمی، نظامی و کودکان و خانم‌های وطنم هستم؛ از سوی دیگر واکنش قدرتمند ایران و دیدن آتش و دود بر سر شهرهای اسرائیل و دیدن صحنه فرود آمدن موشک‌های ایرانی در قلب پایگاه‌های آن رژیم و تصویر لاشه f35 (افسانه شکست ناپذیر!) احساس غرور و شعف و شادی در درونم ایجادکرده است.
اما در میانه آتش و دود، چند نکته قابل یادآوری است:
اول - کاری که رژیم صهیونیستی کرد اقتضای موجودیتش (تجاوز ،آدم کشی، کودک کشی، بی‌اعتنایی به قوانین بین المللی) می‌باشد‌.
دوم -غافلگیری ما و از دست دادن این تعداد فرمانده عالی‌مقام و مؤثر در نتیجه شبکه نفوذ دور از انتظار بود.
سوم - سیاست رسانه‌ای کشور باید متناسب باشرایط تغییر کند. کشور وارد مرحله‌ای از جنگ نابرابر و چندلایه شده است
نیروهای نظامی می‌بایست آرایش رزم بگیرند و خانواده‌هایشان را از محیط قبل بیرون ببرند و اصول پدافند غیرعامل را رعایت کنند.
چهارم -زمینه مشارکت مردم در وضعیت به‌وجود آمده برای تقویت همبستگی ملی را فراهم بیاورند
مردم باید آمادگی خود را بالاببرند و نقش مهم پیدا کنند.
در این شرایط همبستگی ملی عامل مهم در تقویت غرور ملی ‌شکست و ناکامی دشمن خواهد شد .
بسیج محلات به‌منظور سازماندهی مردم جهت آمادگی و کمک به همدیگر فعال شود .
پنجم -اهمیت شبکه نفوذ و نقش این شبکه جهت رصد مردمی و شناسایی باید به مردم منتقل و آگهی بخشی کرد.
ششم -ضمن حفظ آرامش روانی جامعه، اما اطلاع مردم از وضعیت و اینکه کشور در شرایط جنگی قرار گرفته است؛ امکان مشارکت مردم در صرفه‌جویی ‌و پیگیری اخبار از منابع رسمی و بی‌توجهی به شایعات بسیار کارساز می‌باشد.
در هرحال تمامیت ارضی کشور و غرور تاریخی ایرانیان مورد هجمه قرار گرفته است.
امروز روز گلایه وشکایت و کالبدشکافی راه طی شده نیست. امروز روز همبستگی و وحدت ملی و ازخودگذشتگی و دستگیری از همدیگر است .
امروز خیلی‌ها با خود می‌گویند: ایستاده باید مرد !
پـــــر از درد دیـــــــدم دل پارســـــا / که اندر جـــهــان دیـــو بــد پادشـــاه
نــــمانــیــم کـیـن بوم ویــران کنند / هــمــی غــارت از شــهـر ایران کنند
نـــــخوانـنـد بر ما کــــسـی آفــرین / چـــو ویـــران بود بوم ایـــران زمـــین
دریغ است ایران که ویـــران شـــود / کـــنــام پــلنــگان و شــیران شـــود
همه سربه سر تن به کشتن دهیم / از آن به که ایران به دشمن دهیم
چو ایـــران مبـــــاشد تــــن من مباد / در این مرز و بوم زنده یک تن مباد


🔻روزنامه جهان صنعت

📍 ایران، ایران است

✍️ محمدصادق جنان‌صفت

انگار روزهای نخست حمله‌های تجاوزکارانه صدام حسین، دیکتاتور و مستبد عراقی در پیش چشم میانسالان و کهنسالان ایرانی زنده می‌شود. ایرانیانی که جنگ طولانی عراق علیه ایران را با همه پوست و گوشت و استخوان دیده و در آب و تاب آن زندگی کرده‌اند این روزها به جوانان و نوجوانان امید می‌دهند که جنگ فعلی با نظام اسرائیل سخت‌تر از آن روزها نیست. جوانان اما می‌گویند نباید این روزها را با روزهای سال۱۳۵۹ در یک ترازو گذاشت و وزن داد. واقعیت نیز همین است. جنگ امروز علیه ایران از سوی کشوری بسیار خشن و زورگو و نیز زیاده‌خواه بر شهروندان ایرانی تحمیل شده است. از سوی دیگر در سال۱۳۵۹ شور انقلابی در میان جوانان ایران‌زمین زنده شده و برای بیرون کشیدن این آب و خاک جان می‌دادند. شهروندان نیز از دادن مال خود و سختی کشیدن و زندگی با کوپن دریغ نمی‌کردند. ایرانیان دهه۶۰ برای استواری میهن با جان و مال در میدان بودند. در آن سال‌ها ایرانیان دل در گرو برطرف شدن نابرابری و برپاشدن داد و دادگری داده و به سوی نیروهای بعثی یورش می‌بردند.

حالا و کمی مانده به میانه دهه۱۴۰۰ تا ۱۴۱۰ اما روزگار ایرانیان گونه دیگری شده است. ایرانیان در انتهای خط دراز بردباری و مدارا ایستاده و از دولت چهاردهم انتظار داشتند ناصافی‌ها را برطرف و تیزی‌های نابرابری را کند کرده و به داد کارگران و کارمندان و پیشه‌وران خرده‌پا و نیز دهقانان برسد. در میانه این خواسته شهروندان از دولت بوده و هست که اسرائیل به جمهوری اسلامی حمله و ایرانیان را با دردسر روبه‌رو کرد. شهروندان ایرانی اما باید به مدارا بیفزایند و این روزهای دشوار را پشت‌سر بگذارند. ایرانیان برای نگهداری سرزمین خود از چنگ بدخواهان آن راه‌های ایستادگی را پیدا کرده و از این راه‌ها برای در امان ماندن میهن خویش استفاده کرده‌اند. ایرانیان نشان داده‌اند هرگاه پای نگهداری از ایران در میان باشد بازهم برپا خاسته و جاده را برای ایران‌خواهان استوار و ناب باز خواهند کرد. برای مردم ایران بسیار مهم است که ایران، ایران بماند و این را به دست می‌آورند. در پویش تاریخی چند ‌هزار ساله، ایرانیان پشت‌سر گذاشتن از چم‌وخم و سختی‌ها را نیک آموخته‌اند و عبور از این روزها و سال‌هایی ناروشن که از سوی همسایه‌ها و دیگران  برای‌شان مهیا شده ناممکن نیست. ایرانیان اگر بدانند ایران، ایران می‌ماند از جان و مال خود دریغ نمی‌کنند.

 

🔻روزنامه اعتماد

📍 تجاوز پیچیده و گسترده اسراییل به ایران

✍️ ابوالفضل فاتح

در این لحظات دشوار و برای عبور از این گردنه سرنوشت‌ساز، راهی جز اعتماد، ایستادن در کنار ملت ایران و برای ایران نیست / یک سو هویت و تمامیت ملتی چند هزار ساله است و یک سو هویتی اشغالگر با کارنامه‌ای سرشار از تجاوز و نسل‌کشی. 
بسم الله الرحمن الرحیم
تجاوز پیچیده و گسترده اسراییل به ایران که با حمایت تکنولوژیک و اطلاعاتی امریکا صورت گرفت و به شهادت رساندن غیرنظامیان و نخبگان علمی هسته‌ای و فرماندهان نظامی، تعرضی آشکار به حاکمیت ملی، استقلال و امنیت مردم کشورمان و نقض صریح اصول حقوق بین‌الملل و چالشی خطرناک برای صلح و ثبات منطقه‌ای است و اهداف بزرگ‌تری را علیه تمامیت ایران در سر می‌پروراند و بی‌یک کلمه کم و کاست جنایتی نابخشودنی و به‌ شدت محکوم است. در برابر چنین تجاوز و جنایاتی، قلوب یکایک هموطنان هر جا که هستند و بسیاری دیگر از انسان‌های آزاده در سراسر جهان به هم پیوند خورده است. بی‌تردید، حمایت از ملت ایران و تمامیت کشورمان، حمایت از صلح، عدالت و کرامت ملت‌های مستقل است.  وجدان حکومت‌های جهان و کشورهای اسلامی اگر در غزه و لبنان و یمن در کنار حقیقت ایستاده و به وظیفه خود در قبال نسل‌کشی‌ها و دیگر اقدامات ضدبشری رژیم صهیونیستی عمل کرده بود، شاهد تداوم این جنایت‌ها نبود. همه باید بدانیم در سکوت امروز، بیم گسترش خشونت‌ها و جنایات بیشتری می‌رود که سرنوشت آزادی و استقلال بسیاری از ملت‌ها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. ملت ایران در طول تاریخ بلند خود ثابت کرده است که راه‌های صیانت از تمدن بزرگ خود را می‌شناسد؛ چنانکه روزی در برابر هجوم ناگهانی و گسترده صدام و حامیان جهانی‌اش، اراده و استحکامی کم نظیر از خود نشان داد و زمانه، بازی را به گونه‌ای دیگر برای او رقم زد.  لحظات سهمگینی را پشت سر می‌گذاریم. در این لحظات دشوار و برای عبور از این گردنه سخت و سرنوشت‌ساز، راهی جز اعتماد، ایستادن در کنار ملت ایران و برای ایران نیست. قطعا حرف‌های ناگفته بسیاری درباره چیستی و چرایی این لحظات وجود دارد که باید به وقت دیگری سپرد.  

اکنون که متجاوزان سفاک تیرها و بمب‌ها را به سوی کیان و شرافت میهن‌مان نشانه رفته و خون‌ها ریخته و خشم و احساس در درون ایرانیان در سراسر جهان می‌جوشد، باید توجه داشت که خدایی ناکرده نمک بر زخم‌ها نپاشیم و به جای آن، در این شرایط بی‌سابقه و مملو از پیچیدگی‌ها و غافلگیری‌ها  - که حاکی از طرحی خطرناک از سوی متجاوز دارد - بهره‌گیری از انسجام، اندیشه، عقلانیت حداکثری، آینده‌نگری و اجماع نخبگان در همه سطوح را مطمح نظر قرار بدهیم و بر یافتن بهترین و دوراندیشانه‌ترین پاسخ‌ها، راه‌حل‌ها و استواری و کرامت میهن تمرکز کنیم. یک سو هویت ملتی چند هزار ساله است که تحت «فشار حداکثری» بر امکانات خود تکیه داده و سوی دیگر رژیمی که چند دهه است تاسیس شده و به قول سفیر امریکا، حداقل 700 هزار امریکایی بخشی از جمعیت آن را تشکیل می‌دهند و میلیون‌ها تن نیز از اروپا به آنجا عزیمت کرده‌اند و اینک نیز با امکانات و اطلاعات و پشتیبانی غرب، به هویت و تمامیت ملت ایران تعرض کرده است و کارنامه‌ای جز نسل‌کشی  و جنگ  و تجاوز  و  اشغالگری ندارد. 
در این فراز سرنوشت‌ساز، علو درجات شهیدان، عافیت مصدومان و یکپارچگی و سرفرازی ملت‌مان و خذلان و هزیمت متجاوزان، مسالت یکایک ما از خداوند منان است.
ادامه دارد...

 

🔻روزنامه شرق

📍 همبستگی ملی

✍️ کیومرث اشتریان

1- واکنش‌های شخصیت‌ها و فعالان سیاسی در برابر حمله اسرائیل به ایران بیش از هر چیز نشان می‌دهد که همبستگی ملی در پی حمله اسرائیل افزایش یافته است. با هر استدلال اخلاقی، نظامی و سیاسی که به موضوع بنگریم، توصیه‌ای جز این نخواهیم داشت که باید مقاومت کرد و پاسخ متقابل را به اسرائیل داد. چگونگی این پاسخ را نیز بر عهده مسئولان امر بگذارید و تندتر و کندتر از آنان نروید. به ویژه از فشار روانی بر آنان برای گسترش دامنه جنگ و عدم بهره‌برداری از دیپلماسی یا میانجیگری بپرهیزید.

برای مقاومت و حفظ سرمایه‌های ملی باید از هر ابزار نظامی-سیاسی بهره‌برداری کرد. رژیم آپارتاید اسرائیل و جنایتکاران جنگی آمریکایی و اروپایی پشتیبان آن هیچ درسی از صلح و اخلاق و حقوق بشر ندارند که به ما بدهند. هدف آنان همه ایران است. باید همبستگی ملی را حفظ کنیم، روحیه خود و خانواده خود را تقویت کنیم و به ویژه به فشار روانی اجتماعی دامن نزنیم. این حداقل کاری است که از دستمان بر می‌آید. یکدیگر را سرزنش نکنید. دشمن روبه‌روی همه ما ایستاده است. مراقب روحیه مردم باشید و آشفتگی را دامن نزنیم. ما ملت بزرگی هستیم و دوران‌های سخت را با موفقیت پشت سر گذاشته‌ایم.

2- اینکه بگوییم پیش‌بینی کرده بودیم و گوش شنوایی نبود و... دردی را دوا نمی‌کند و بعضا به این می‌ماند که بخواهیم از خون عزیزان دامن شهرت و قبای دانش خود را بیاراییم. جمهوری اسلامی این بار این حجت را دارد که برای دفع شر مذاکره کرده و انعطاف لازم را نشان داده است. اگر بدون مذاکره به وضعیت امروز می‌رسیدیم، آنگاه چگونه پاسخ می‌داد که چرا راه مذاکره را بسته است؟ این حجتی است که همبستگی ملی را در برابر این تجاوز تقویت می‌کند. هم مذاکره در موقع و موضع درستی بوده و هست  و هم مقاومت. 

دوگانه مذاکره-مقاومت اساسا موضوعیتی ندارد، تفرقه‌افکنانه است و برای بی‌حیثیت‌کردن رقیب انتخاباتی و برای التیام روانی ناشی از شکست‌های جناحی به کار رفته است. این حربه شماری از جوانان پاکدل را نیز به قربانیان روانی جماعتی «سیاسی‌کار» در ایران تبدیل کرده است. با فرض اینکه دشمن از مذاکره برای فریب استفاده کرده است، بایستی دید که ما و شما چه می‌توانستیم بکنیم و نکردیم؟ آنگاه قضاوت کنید که اشتباه کرده‌اید یا نه؟ اگر می‌توانید باید بزنید، اگر نمی‌توانید باید مقاومت کنید، باید زمان بخرید و باید صبر و پایداری کنید. حتی هم‌اکنون نیز اگر مسئولان نظام راه مذاکره را باز بگذارند، باید حمایت کرد.

3- در بحران اخیر همه چیز بستگی به آستانه حساسیت دارد. طولانی‌شدن جنگ برای هر دو طرف واجد آستانه حساسیت است. برای ایران این آستانه بستگی به مقاومت مدنی، پایداری زیرساختی، همبستگی ملی و توان پاسخ‌گویی موشکی در بازه زمانی حداقل سه‌ماهه خواهد داشت. برای متجاوزان اما‌ آستانه حساسیت قیمت نفت و جریان تجارت جهانی است.

برای اسرائیل کارایی ضربات علیه ایران در درازمدت معنی‌دار است، اما به طریقی متناقض‌نما در همان درازمدت با افزایش قیمت نفت دچار فرسایش می‌شود. هر کشوری که آستانه حساسیت را از سر بگذراند، می‌تواند امیدوار باشد که از بحران جان سالم به در می‌برد. گاه طولانی‌شدن جنگ می‌تواند به نفع کشور ضعیف‌تر باشد و نه به نفع کشورهای قدرتمندتر. مهم این است که بتوانید با ضرباتی مداوم (و نه ضرورتا در بازه زمانی کوتاه) از زمان به نفع افزایش قیمت نفت و فرسایش دشمن بهره‌برداری کنید. جنگ طولانی برای اقتصاد بین‌الملل بی‌ثباتی را در پی دارد. آنگاه که سیاست تخریب از نقطه مطلوبیت نهایی بگذرد، پیامد مثبتی برای اسرائیل و آمریکا ندارد.

چنان‌که پیش از این در مقالات «تخریب سریع» گفته‌ام، سناریوی تخریب همه‌جانبه و سریع در گرو جنگ کوتاه‌مدت است و بازدارندگی در صورتی محقق می‌شود که ظرفیتی برای طولانی‌شدن جنگ وجود داشته باشد. این ظرفیت در گرو تعداد و تأثیر موشک‌هاست. اما طولانی‌شدن نیز برای کشور ضعیف «نقطه مطلوبیت نهایی دارد»؛ چون احتمال اجماع عملیاتی قدرت‌های بزرگ، حمله به مناطق غیرنظامی (غزه‌سازی ایران) و حتی با توجه به ماهیت جنون‌آمیز اسرائیل و آمریکا کاربرد سلاح اتمی را در پی دارد. در چنین صورتی آیا بازاندیشی در دکترین امنیت هسته‌ای، خروج از NPT و تمرکز بر دریای سرخ گزینه‌های موجود برای جمهوری اسلامی خواهد بود؟

هرچند حمایت برخی کشورهای غربی از اسرائیل نمادی از نژادپرستی فرهنگی آنان است، اما تمرکز بر اسرائیل باید در اولویت نظامی باشد و از تسری آن به کشورهای دیگر، به ویژه اعراب، پرهیز شود. اسرائیل به‌شدت راغب است جنگ خود با ایران را نه‌تنها جنگی بین‌المللی بلکه جنگی عربی-ایرانی به شمار آورد.

 

🔻روزنامه رسالت

📍 جنگ راه انداخته‌اند!

✍️ محمدکاظم انبارلویی

۱- امام خامنه‌ای در اولین دقایقی که موشک‌های ارتش و سپاه دلاور ایران به تل‌آویو و نقاط راهبردی رژیم اشغالگر قدس رسید در دومین واکنش به شرارت باند تبهکار تروریست در سرزمین‌های اشغالی فرمودند ؛ «جنگ راه انداخته‌اند».
۲- رژیم اشغالگر قدس در بامداد جمعه بیست و سوم خردادماه، ۶۷ نقطه در ۱۴ استان خاک مقدس جمهوری اسلامی را هدف قرار داد.
در اولین حمله تجاوزکارانه شماری از فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای به شهادت رسیدند. تعدادی از پایگاه‌های نظامی و از همه مهم‌تر مراکز هسته‌ای ایران ازجمله سایت نطنز از هدف‌های این تجاوز ‌آشکار بود.
۳- مطابق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل کشور مورد تجاوز ، حق دارد از خود با هر وسیله ممکن دفاع کند. این منطق درنشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل توسط بسیاری از اعضاء موجود، دفاع مشروع ملت ایران مورد تایید قرار گرفت.
۴- وفق بند ۴ و ۵ اصل یک صد و ده قانون اساسی فرماندهی کل قوای نیروهای مسلح و نیز اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروها در حوزه اختیارات و وظایف رهبری است.
۴۵ سال پیش در شهریور سال ۱۳۵۹ پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، آمریکا رژیم صهیونیستی بعث عراق را مأمور حمله به ایران کرد. آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها پس از آزمایش جنگ داخلی و عدم موفقیت تست تجزیه ایران و شکست معجزه‌آفرین حمله طبس و پیاده کردن نیرو در این صحرای سحرآمیز به این نتیجه رسیدند جنگ و تجاوز نظامی نسخه‌ای شفابخش خواهد بود. آن زمان منافقین در داخل هرروز با تیغ ترور جنایت می‌کردند. آن‌ها
 ۱۷ هزارنفر از شهروندان مظلوم جمهوری اسلامی را قتل‌عام کردند. آن زمان رئیس‌جمهور کشور یک عنصر خائن بود که دست در دست سرکرده منافقین به پاریس فرار کرد. آن زمان عناصر حزب توده عوامل شوروی ابرقدرت دیگر، در تدارک کودتا بودند. آن زمان بخشی از فریب‌خورده‌های ارتش، کودتای نوژه را راه انداختند. آن زمان سپاه و ارتش ما تازه جان گرفته بودند. 
ملت قهرمان ایران ۸ سال جنگید. آن‌ها جنگ را شروع کردند اما پایانش را ما تعیین کردیم. در این تعیین پایان اسراری نهفته بود که بعدها بر آگاهان جهان روشن شد. صدام توسط کسانی سقوط کرد که جنگ را راه انداخته بودند. معادلات قدرت در جهان به‌سرعت تغییر کرد. امپراتوری شوروی متجاوز از هم پاشید و قدرت آمریکا به‌عنوان معرکه‌گردان اصلی جنگ تحمیلی روبه افول و فروپاشی نهاد.
۵- آنچه امروز به‌عنوان تجاوز آشکار به میهن اسلامی و اعلام جنگ از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌بینیم، یک اعلام جنگ جدی است! آن‌هم از سوی رئیس‌جمهور آمریکا با فریب این‌که ؛ «من رئیس‌جمهور صلح هستم نه رئیس‌جمهور جنگ»!
ایران امروز چه ایرانی است؟‌ایران امروز یک ملت یکپارچه و متحد دارد که پای اهداف و آرمان‌های امامین انقلاب و اسلام ایستاده‌اند. ایران امروز چه ایرانی است؟ در ایران امروز یک دولت مقتدر و متعهد به آرمان‌های انقلاب مستقر است. رئیس‌جمهور ما افتخارش اطاعت از رهبری و مأموریتش را اجرایی کردن ابلاغ سیاست‌های کلی رهبری می‌داند.
ایران امروز چه ایرانی است؟ ایران امروز دارای نیروهای مسلحی است که در روی زمین و
 زیر زمین ، در دریا و زیر دریا و در فضا و ماورای فضا بر انبوهی از سلاح‌های راهبردی تکیه کرده است که همگی ساخت دانشمندان و صنعتگران داخلی است و هیچ تکیه‌ای به هیچ قدرتی جز خداوند تبارک‌وتعالی ندارد. ایران امروز چه ایرانی است؟ ایران امروز ایرانی است که با راهبرد و شعار دولت مستقر در مسیر اتحاد و وفاق ملی و انسجام اسلامی حرکت می‌کند. هیچ حزب و گروه و هیچ گرایش سیاسی در ایران وجود ندارد که در نبرد با آمریکا و رژیم صهیونیستی و دفاع از تمامیت ارضی و استقلال ملی تردید داشته باشد.
۶- ملت ایران در این نبرد مقدس که جنگ را صهیونیست‌ها کلید زدند، حتما پیروز است. ملت ایران حجت را بر دشمن و ناظران جهانی تمام کرده است. ملت ایران با حضور در گفت‌وگوها و مذاکرات با کسانی که کمر به نابودی سرزمین ما بسته‌اند نشان داد ما آغازگر هیچ جنگی نیستیم.
اما دشمن نشان داد مذاکره و گفت‌وگو فقط برای زمان گرفتن برای تجهیز جهت تجاوز فکر می‌کند. امام خمینی (ره) در پایان جنگ ۸ ساله این نکته هشدارآمیز و آگاهی‌بخش را خطاب به ملت ایران فرموده بودند:
- ما با تمام وجود از گسترش باج‌خواهی آمریکا حتی اگر با مبارزه قهرآمیز باشد جلوگیری می‌کنیم.
- اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظلم برنمی‌داریم.
- ما چه بخواهیم و چه نخواهیم آمریکا و صهیونیست‌ها در تعقیب ما هستند.
- راهی جز مبارزه باقی نمانده است.
اگر امروز کسی در جهان از ملت ایران و رهبر عزیزمان سؤال کنند شما مشغول چه‌کاری هستید خواهیم گفت: ما مشغول عمل به وصیت‌نامه آقا و مولایمان امام خمینی (ره) فرزند حضرت زهرا (س) و مترجم صادق غدیر در هزاره سوم هستیم . ترامپ و نتانیاهو دو جنایتکار جنگی هستند. آن‌ها از دامی که فرار می‌کردند امروز در گرداب آن گرفتار آمده‌اند.
امروز جهانیان این دو تبهکار را جنگ‌طلب ، کودک‌کش، مجرم به جرم کاربرد سلاح‌های کشتارجمعی متعارف و غیرمتعارف می‌شناسند. امروز مردم و دولت‌های جهان ملت ایران، مردم مظلوم غزه و فلسطین، مردم محروم لبنان و مردم شجاع یمن و ... که در برابر مظالم آمریکا ایستاده‌اند جبهه حق و سمت درست تاریخ معاصر می‌دانند. این حقیقت برای مشروعیت نبرد ما با آمریکا کفایت می‌کند.عملیات وعده صادق ۳ که با اندکی تأخیر شروع شد،  نشان داد ملت ایران در پاسخ به شرارت دشمن تردید ندارد. راهپیمایی عظیم و میلیونی که در روز عید غدیر در ایران صورت گرفت یک بیعت غدیری با ولی امر مسلمین جهان بود.تا خاطرات تلخ بیعت شکنی برخی در صدرا سلام را  از اذهان مسلمین محو کند. ایران ۱۴۰۴ ایران ذوالفقار علی(ع) است. ذوالفقاری که در دست میلیون‌ها ایرانی است.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین